بررسی وضعیت ماهیان دریای کاسپین
۱۳۹۳/۰۸/۲۳ ۰۶:۵۴ چاپ
گیل خبر / «در حالی که فصل صید ماهیان استخوانی دریای کاسپین به تازگی آغاز شده است، برخی رسانه ها با بزرگنمایی این ماهیان را ناسالم عنوان می کنند که ما بعنوان یکی از مراجع صلاحیتدار این امر را قویا رد می کنیم» این ها جملات رییس پژوهشکده آبهای داخلی کشور است. اما چرا بحث های مربوط به آلودگی مایان کاسپین ادامه دارد؟ آلودگی دریای کاسپین بر کسی پوشیده نیست. از شمال این دریاچه بزرگ، محل آبریزرودخانه ولگا با آلودگی شدید صنعتی و در غرب با چاههای نفت کشورآذربایجان درگیر است. از طرف کشورما نیز هرساله چند ده هزار سموم کشاورزی اراضی استان مازندران و گیلان وارد آن می شود. در کنارش فاضلاب خانگی را هم اضافه کنید. آیا واقعا این حجم آلودگی بر آبزیان کاسپین تاثیری نمی گذارد؟ در این ارتباط با دکتر «بهرام فلاحتکار» استاد گروه شیلات دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان به گفتگو بپردازیم. دکتر فلاحتکار دکترای آبزی پروری از دانشگاه تربیت مدرس دارد و عضویت هیات مدیره انجمن آبزی پروری کشور، معاون گروه شیلات و آبزیان موسسه آموزش عالی علمی کاربردی وزارت جهاد کشاورزی (۱۳۷۸ لغایت ۱۳۸۳) سردبیر مجله تغذیه و بیوشیمی آبزیان را در سابقه خود دارد.   آقای دکتر ما از یک طرف با آلودگی در دریای کاسپین اعم از آلودگی نفتی، سموم کشاورزی و صنعتی و خانگی روبرو هستیم ولی از سوی دیگر اعلام می شود که ماهی دریای کاسپین با آلودگی مواجه نیت و برای سلا متی انسان ضرری ندارد. آیا این دو گزاره با یکدیگر تناقض ندارد؟ هر سال دریا آلوده تر می شود و کار شناسان زنگ خطرهایی را به وجود آوردند که که با این شرایط به روزی خواهیم رسید که هیچ آبزی زیر دریا باقی نماند. البته باقی نماند شاید اصطلاح درستی نباشد چون یک اکوسیستم مجددا خودش را احیا می کند یا به سمت و سو می رود که یکسری از گونه ها ی حساس از بین می روند و آنهایی که دارای حساسیت کمتری هستند باقی می مانند. در دریای کاسپین دو معضل اساسی داریم یکی بحث آلودگی ها است و دیدیگری صید بی رویه و قاچاق است. در سال های قبل چیزی در حدود ۲۷ هزار تن انواع ماهی خاویاری از دریای کاسپین توسط کشورهای حاشیه دریای کاسپین صید می شد. اما این رقم در حال حاضر حتی با محاسبه صید قاچاق به زیر ۱۰۰۰تن می رسد. صید بی رویه و عدم توجه به بحث تکثیرمصنوعی و بازسازی ذخایر و آلودگی های زیست محیطی از مشکلات اصلی هستند. ممکن است که شما کار تکثیر را هم انجام بدهد اما به دلیل بحث آلودگی از بین برود. متاسفانه هیچ سیستم نظارتی مشخصی بر حاشیه جنوبی دریای کاسپین وجود ندارد. مثلا فاضلاب خانگی یا فاضلاب کشاورزی و صنعتی بدون تصفیه وارد دریا می شوند. به هرحال شکی نیست که این فاضلاب ها بر موجودات آبزی اثر می گذارد. جریان آب در دریای کاسپین برعکس عقربه های ساعت است و برخی از آلودگی ها از جمله آلودگی نفتی سواحل آذربایجان را نیزبه سمت ایران می آورد. اما بحث اینکه آبزیانی که ما مصرف می کنیم آلوده است یا خیربستگی به انجام مطالعات توسط سازمانهای ذی ربط دارند که وضعیت آبزیان مختلف مشخص شود. با وجود تمام آلودگی هایی که در دریای کاسپین وجود دارد، هنوز می شود این آبزیان را مصرف کرد. تاثیر این آلودگی برماهیان و در نتیجه انسان به چه صورتی است؟ در بعضی از پایان نامه های دانشجویی بر روی یک منطقه خاص یا گونه ای خاصی نمونه گیری هایی انجام می شود مثلا تاثیر فلزات سنگین بر روی بافت ها بررسی می شود این بررسی ها نشان داده که درون گوشت ماهی که مورد مصرف ما قرار می گیرد مقدار آلودگی هنوز به آن حدی که بگوییم نباید مصرف شود نرسیدیم. هنوز هم می شود آبزیان کاسپین را در یک حد کنترل شده مصرف کرد. متوسط مصرف ماهی در جهان۱۹ کیلوگرم است و این مقدار به گفته شیلات در ایران ۱۰ کیلوگرم است. در اینجا است که آبزی پروری می تواند به ما کمک کند. استفاده از ماهیانی که در محیط های کنترل شده تری به نسبت ماهیان دریا قرار دارند. پس مصرف باید کنترل شده تر باشد و افرادی مانند زنان باردار باید کمتر مصرف داشته باشند. نگرانی ما این است که با افزایش آلودگی تجمع بیشتری از آلاینده ها در بدن آبزیان ایجاد شود. اولین تاثیری که سموم و فاضلاب ها می تواند داشته باشند بیشتر بر بافت های حیاتی بدن مثل کبد، کلیه و مغز تاثیر می گذرد. تجمع آلاینده ها بر روی این بافت ها به دلیل فعالیت بیشتر این بافت ها بیشتر است. آزمایش ها نشان می دهد بافتی مانند عضله که مورد مصرف انسان قرار می گیرد از بار آلودگی کمتری به نسبت بقیه برخوردار است. در استان های ساحلی به خصوص شهر رشت و انزلی که بر روی ماهی سفید حتی امحا و احشای داخلی آن بسیار تاکید می کنند اما توصیه می کنیم که اندام های داخلی به هیچ عنوان خورده نشود. آلودگی در مقیاس کمتر بر روی تخمدان ها (اشپل) و بیضه ها در ماهی نر هم تاثیر می گذارد اما در مقدار کم قابل خوردن است. اگر میزان مصرف از یک میزان خاصی بالا تر برود شک نداشته باشید که خطر وجود خواهد داشت. بنابراین استفاده از آبزیان دریای کاسپین هنوز به حد بحرانی نرسیده است در صورتی که کنترل شده و محدود از آن ها استفاده کنید و این استفاده نیز فقط شامل عضله باشد. مرگ ماهیان کفال که در چند ماه گذشته چندبار در گیلان و مازندران تکرار شد می تواند به الودگی های دریای کاسپین ارتباطی داشته باشد؟ چنین مطالعی باید با مشارکت دانشگا ها، موسسات و سازمان های مرتبط انجام گیرد. سه گونه ماهی کفال از دهه ۱۹۳۰ به دریای کاسپین پیوند زده شد. یعنی یکی گونه غیر بومی است. گونه ای که البته به خوبی توانسته خود را با شرایط دریای کاسپین تطبیق بدهد. اما نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که که اگر شما اکوسیستم را تغییر بدهید به هر حال یک جا خودش را نشان خواهد داد. مثلا به صورتی بیماری در ماهی کفال مشاهده شود. این احتمال وجود دارد که به دلیل تغییرات زیست محیطی درون سیستم یک عامل بیماری زا شکوفا شده و اثر خودش را در ماهی کفال نشان داده است. با توجه شرایط دریای کاسپین که در واقع دریاچه است و با مسامحه دریا خوانده می شود وبا این میزان آلودگی و راهی که کشورهای حاشیه دریای در پیش گرفته اند آیا امکان دارد که به روزی برسیم که دیگر نتوانیم به فکر خوردن ماهی دریا کاسپین باشیم؟ می شود چنین روزی را پیش بینی کرد؟ گفته می شود ۷۵درصد میزان بار آلودگی دریای کاسپین توسط رودخانه ولگا وارد این دریا می شود و بنابراین عددهای کشورهای حاشیه جنوبی دریای کاسپین عددهای کوچک تری است. البته نمی خواهم بگویم چون کوچک است اثری ندارد چون این آلودگی در منطقه بر ماهیان و زیستگاههای آن ها اثر می گذارد . حجم آلودگی ها هر سال بیشتر و بیشتر می شود و این امر باعث از بین رفتن برخی گونه ها و تغییر اکوسیستم می شود. مثلا در چند سال قبل با ورود یک آبزی به نام شانه دار بر نسل ماهیان کیلکا اثر گذاشت. هرچند کیلکا خودش بازسازی کرد و اکنون میزان صیدش افزایش پیدا کرده است. همه این موارد ماحصل تغییر در اکوسیستم است. شک نکنید اگردر سال های بعد این عدد بسیار بزرگ تر باشد و توصیه خواهیم کرد که دیگر ماهی نخورید، در دریا شنا نکنید و حتی به دریا نگاه هم نکنید. ولی اگر کشورهای حاشیه دریای کاسپین دست به دست هم ندهند وبه صورت جدی و نه فقط با حرف مسئله را حل نکنند دریای کاسپین یک دریای مرده خواهد شد و فقط درآن کاری مثل برداشت نفت صورت خواهد گرفت و از نظر زیست محیطی از حیز انتفاع ساقط می شود. چون ما هم در حوزه نفتی داریم ولی هنوز دارد آن نشده است که بخواهد برداشت کند. در اذربایجان بیش از ۱۰ هزار چاه نفت وجود دارد و بیش از ۱۲۰ هزار تن وارد دریا می شود. در واقع با روش های استخراج غیر استاندارد.... بله. مثلا الان در خلیج مکزیک که آمریکا در حال برداشت نفت است و حساسیت زیادی هم بر آن وجود دارد و چند سال قبل که فاجعه نفتی توسط شرکت بریتیش پتریلیوم رخ داد و این امر تاثیر شگرفی بر روی آبزیان منطقه گذاشت. البته آنها توانستند شکستگی لوله نفت را به نوعی حل کنند. اما اگر چنین معضلی در دریای کاسپین رخ بدهد کنترل آن بسیار سخت خواهد بود چون آنجا خلیج بود و به اقیانوس راه داشت اما دریای کاسپین بسته و باید چندین سال بماند تا تجزیه شود. مثلا شما به وضعیت یکی از پستانداران دریای کاسپین به نام فوک نگاه کنید. در سال های قبل حتی می شد در ساحل فوک ها را دید و حتی صیادان نگران بودند که فوک ها به تور هایشان حمله نکنند. الان تعدادشان به کمتر از ۱۰۰ قلاده رسیده است.. یکی از دلایل اصلی آن همین آلودگی است. چون ماهی غذای اصلی فوک است. چون ماهی آلوده است و فوک ماهی زیادی می خورد اثر خود را نشان می دهد. آیا دانشجویان ارشد و دکترای شیلات تمایلی به تحقیق در اینباره دارند؟ تعامل مناسبی بین شیلات، دانشگاه، دامپزشکی و علوم پزشکی وجود ندارد. یک تیم تحقیقاتی بزرگ باید شکل بگیرد. کار انجام می شود ولی در وسیع نیست. مطالعه بر روی یک منطقه خاص یا گونه و سال خاص است. یا مثلا به جای بررسی ۱۰ عنصر سنگین ۳ تای آن را مورد بررسی قرار می دهد. یا مثلا بررسی وجود رادیو اکتیودر دریا که بسیار هزینه بردار است و سازمان انرژی اتمی باید همکاری کند. نیاز به یک تیم تحقیقاتی است که دائم کار کند نه اینکه فقط در یک زمان و بر یک ماهی کار کند و آن را به تمام زمان ها تعمیم بدهد. این کار باید پیوسته باشد تا اگر به یک حد خطرناکی رسید بتوانند اعلام کنند که مصرف نکنید. البته اگر هم گزارشی وجود دارد بعضا مراکز سیاسی بر روی آن دست می گذارند و می گویند که حتی اگر آلودگی هم وجود دارد شما گزارشی اعلام نکنید. چون جامعه صیادی می تواند تحت تاثیر قرار بگیرد و دیگر مسائلی که مربوط به آن است و بنابراین فعلا چشم پوشی کنید./ گیلانشهر
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code