اختصاصی گیل خبر/ سامان بدر: یک ماه پیش بود که استاندار گیلان طی نامه ای به فرمانداران و مدیران کل دستگاه های اجرایی طرح «بکارگیری جوانان و بانوان در مناصب مدیریتی» برای اجرا در سطح استان و شهرستان ها را  ابلاغ کرد. در این طرح قرار است مدیران دستگاه های اجرایی استان، ظرف مدت 2 ماه از ابلاغ طرح، حداقل یک نفر از معاونین خود و دو تا سه نفر از رؤسای ادارات تابعه شهرستانی را (با توجه به شرایط منابع انسانی آن دستگاه بنا به تشخیص کارگروه) از بین «بانوان» یا «جوانان کمتر از 40سال سن»، برگزینند. این ابلاغیه در حالی صادر شده است که در مورد استفاده از بانوان و جوانان به هیچ عنوان رضایت چندانی در سطح عمومی ایجاد نشده است و انتخاب کابینه دوازدهم نیز تا حدودی بر این مساله دامن زده است. اما در مورد استفاده از زنان در پست های مدیریتی استان گیلان آن چه در حال حاضر به وضوح نمایان است عدم تمایل مدیران کل دستگاه های اجرایی برای استفاده از ظرفیت های نیمی از جامعه ایرانی است. طبق بررسی های گیل خبر سهم زنان در بسیاری از پست های مدیریتی در دستگاه های دولتی صفر و یا تقریبا صفر است. به طور مثال آموزش و پرورش گیلان با وجود حضور بسیاری از فرهنگیان زن حتی یک سهم در میان معاونت ها و مدیران شهرستان ها را برخوردار نیست. نکته تاسف آور این است که در 4 سال گذشته حتی در پست های خارج از این یعنی در مدیریت ها و ادارات تابعه شامل پژوهشکده تعلیم و تربیت، اداره سنجش آموزش و پرورش، اداره استعدادهای درخشان، آموزش و پرورش استثنائی و... نیز نامی از زنان نیست. حکایتی مشابه نیز سازمان محیط زیست گیلان دارد. در حالی که در 4 دولت مختلف ریاست سازمان محیط زیست کشور بر عهده زنان بود در هیچکدام از پست های معاونت و ریاست شهرستان ها نامی از زنان نیست. میراث فرهنگی گیلان نیز که این معاونت سابقه ریاست زنان در سطح کشوری را داشته است همین مساله تکرار شده است و هیچ مدیر زنی در سطح بالا در این اداره کل حضور ندارد. در توزیع برق وقتی به اسامی مدیران و معاونین در قسمت پرتال اداره نگاه نمائیم نیز همین وضعیت دیده می شود و هیچ اثری از بانوان متخصص برق در آن مشاهده نمی شود. آب منطقه ای گیلان، صنعت معدن و تجارت ،برق منطقه ای، شهرک های صنعتی، منابع طبیعی، جهاد کشاورزی، همین عدم حضور مدیریت زنان ادامه دارد و شاید تنها در یکی دو مورد مدیریت روابط عمومی ارفاقاتی انجام شده است. البته بهزیستی و پزشکی قانونی گیلان را تا حدودی می توان مستثنی کرد که در زمینه انتصاب مدیران زن با افراد بیشتری دیده شده است.ارشاد گیلان نیز بعد از ابلاغیه استاندار یک جوان را در معاونت هنری اداره کل خود و همچنین مدیر زنی برای سرپرست اداره ارشاد شفت منصوب کرد. استفاده بعضی ادارات از زنان نیز آن چنان نادر و کمیاب است که باید از همان واژه «تقریبا هیچ» استفاده نمائیم. شاهد مثال آن هم اداره راه و شهرسازی استان است که به جزء خدیجه انشاء معاونت با سابقه معماری اداره کل دیگر مدیر زنی در این سازمان تخصصی مهندسان دیده نمی شود و حجم زیادی از دختران فارغ التحصیل رشته های مهندسی پشت درهای بسته باقی مانده اند. همین موضوع در علوم پزشکی گیلان و تنها استفاده از معاونت غذا و داروی دانشگاه تکرار شده است. این که در فاصله یک ماه آینده بعد از ابلاغیه استاندار گیلان قرار است چه اتفاقی بیفتد هنوز نا مشخص است. اگر این ابلاغیه شکل بگیرد می توان از آن به یک انقلاب مدیریتی اساسی در ساختار فعلی نام برد. ولی آن چه در حال حاضر مشخص است عدم استفاده از پتانسیل زنان در پست های مدیریتی سطح استان است. موضوعی که تنها سرخوردگی و ناامیدی نیمی از جامعه را به دنبال دارد. نیمی که نقش زیادی در برقراری دولت فعلی برجای گذاشته اند اما ظاهرا مطالبات آن ها در اولویت این دولت قرار ندارد. نکته مهم این است که آیا اگر این ابلاغیه ها و دستورات صادر نمی شد این مدیران خودشان نیز نباید در تقسیم مدیریتی عدالت جنسیتی را رعایت می کردند؟ شاید اگر این ابلاغیه ها بدون کنار گذاشتن بعضی مدیران کل همراه نباشد هرگز به نتیجه مناسبی  دست پیدا نکند.