خودغضنفری های اصلاح طلبانه یا تکروی های منفعت طلبانه!؟
۱۳۹۶/۰۶/۲۵ ۱۴:۳۶ چاپ
نگاهی به عملکرد عجیب برخی شبه اصلاح طلبان در مبحث انتخاب استاندار گیلان
اختصاصی گیل خبر/ سامان بدر: در حالی که اصلاح طلبان گیلان طی جلسه ای 4 کاندیدای خود را رسما برای انتخاب به عنوان استاندار به وزارت کشور معرفی کردند و در حال حاضر یکی دو گزینه آن ها شانس بالایی برای انتصاب به عنوان نماینده عالی دولت در استان را دارد بعضی غضنفرهای منتسب به این جریان که در روز جلسه اخیر مهر سکوت بر لب داشتند در اقدامی تک محورانه کاندیدای دیگری را انتخاب کردند که بیش از این بارها اعلام کرده بود که قصدی برای استانداری در گیلان ندارد.   جریان اصلاح طلبی گیلان مدت هاست از غضنفرهای خودی که شامل احزاب تکنفره یا چند نفره هستند آسیبهای جدی می بیند. آن هایی که همه چیز خود را از جریان اصلاح طلبی دارند ولی اگر با اهدافشان هماهنگ نباشند کار خود را انجام می دهند. در انتخابات شوراها به واسطه حضور در لیست امید کسب رای می کنند ولی حاضر نیستند خود تعهداتشان را به این جریان انجام دهند و تحت عنوان های غلط و نادرستی چون فراکسیون نانوشته و بودن پشتوانه با نفراتی دیگر از جریان های دیگر روی میز می نشینند. همه آن ها که دربزنگاه حساس انتخابات مجلس به نام جریان اصلاح طلبی از کاندیدای دیگر حمایت می کنند و اعتنایی به اجماع ندارند و جالب است هنوز در این بدنه حضور و حق رای نیز دارند! آیا جالب نیست بعد از بیانیه حمایت جبهه و بزرگان اصلاح طلب گیلانی از کاندیداهایی همچون سید احمد حسینی، هادی حق شناس ، عبدالغفارشجاع، قاسم رمضانپور که همگی شان از سرمایه های جریان حامی دولت در گیلان هستد و سوابق اجرایی خوبی در استان دارند و از کاندیداهای خارج از این لیست به ویژه کاندیدهای دیگر استانداری کارنامه مدیریت ملی بسیار بالاتری دارند، گزینه ای چون هادی حق شناس که در جریان انتخابات ۹۲ مضروب مخالفین دولت گردید و حمایت تعدادی قابل توجهی از نمایندگان مجلس را دارا است و به  واسطه ارتباط خوب با نماینده ولی فقیه در استان و معاون گیلانی رئیس جمهور و حمایت ستادهای انتخاباتی روحانی و حامیان دولت شانس بالایی برای انتخاب به عنوان استاندار دارد جریانی بیانیه دهد و او را از لیست خارج کند؟ آیا باور کردنی است که اصلاح طلبانی پیدا شوند و فردی خارج از این بدنه را کاندیدای اول خود بخوانند و برای او امضاء جمع کنند و آن را به بدنه خود منسوب کنند (جالب اینکه همین افراد ۲۴ ساعت قبل از انتصاب دکتر نجفی برای استانداری البرز در تلاش برای جمع اوری امضا در حمایت از ابقاء وی بودند). چگونه می توان چنین عدم پایبندی و عدم تعهد به ساختارهای تشکیلاتی را در چنین افرادی پذیرفت و هنوز آن ها را در این جبهه نگه داشت. آیا باور کردنی است کسانی که خارج از لیست اصلاح طلبی توان کسب دو هزار رای نیز ندارند و حال تنها برای اختلاف افکنی و تشتت آرا حاضرند بیانیه هایی دهند و کار خود را پیش ببرند؟ کافی است بدانیم که رویکردهایی چون جلسه با کاندیدای خارج از لیست اصلاح طلبان حتی مورد موافقت بسیاری از اعضای موثر این تشکل ها نیز نمی باشد. آیا انجمن اسلامی پزشکان با رویکرد رئیسش در حمایت از کاندیدایی خارج از لیست خود موافق است؟ آیا رئیس و قائم مقام برخی احزاب کشوری در گیلان با توجه به جایگاهشان در میان اصلاح طلبان جوان ، با تلاش های بعضی افراد موثر حزبشان برای تحمیل افرادی خارج از لیست اصلاح طلبان موافق هستند؟ مگر این ها نبودند که بارها از عدم توجه به جوانان و اصلاح طلبان در چهار سال گذشته به واسطه تلاش های یک حزب انتقاد کرده بودند؟ چگونه می توان در این بزنگاه چنین حمایت هایی را متصور بود. باید یک بار برای همیشه تکلیف با عهد شکنان مشخص شود. شورای هماهنگی و شورای اصلاح طلبان اگر وجود خارجی دارد باید نسبت به بیانیه های خودشان احساس مسئولیت کنند و نسبت به کسانی که به آن ها پشت می کنند برخورد کنند. وگرنه این بار از استانداری ضربه می بینند همان طور که قبلا در انتخابات مجلس و شورا آسیب دیدند و در آینده نیز آسیب هایشان ادامه دارد. به واقع در این میاناین همه تلاش برای اختلاف افکنی و ایجاد بحران  چه چیزی متصور است جز تشکلی که در آن تنها نامی از چند ده جریان کوچک و بزرگ حضور دارند....