محمدرضا ابراهیمی
۱۳۹۶/۰۳/۰۵ ۲۰:۲۰ چاپ
photo_۲۰۱۷-۰۵-۲۵_۲۲-۵۰-۴۸
گیل خبر/محمدرضا ابراهیمی یک تحلیل فرا گیر یک پاسخ ساده به ظهور پدیده احمدی نژاد عدم رای مردم تهران و تحریم انتخابات شورای شهر دوره دوم است. شورایی که با تحریم مردم به دست جناح راست افتاد و از دل آن احمدی نژاد بیرون آمد و شهردار تهران شد. اما چه کسانی در آن دوره رای نیاوردند؟ افرادی که در آن دوره نتوانستند وارد شورای شهر تهران شوند. از فرزند مهدی بازرگان تا سعید رضوی فقیه از روزنامه نگاران سرشناس کشور می توان نام برد لیستی که تصویری از حمایت از آن را در یکی از روزنامه هایی که سالها بعد منتشر شده بود دیدم. در آن تصویر ابراهیم یزدی در پیاده رو خیابان انقلاب در حال توزیع این لیست بود. در واقع همه آمده بودند برای فصلی نو در انتخابات چند دهه اخیر اما مردم نیامدند. اصلاح طلبان شکست خوردند و این پایان کار نبود. photo_۲۰۱۷-۰۵-۲۵_۲۲-۵۰-۴۸ اصلاح طلبان چند دوره بعد و در هفته گذشته توانستند با اختلاف چند صد هزار رای و تنها با چند پیام از بزرگان جریان تمام کرسی های شورای شهر تهران را به دست آورند. اتفاقی که در شهر رشت و جای جای دیگر کشور نیفتاد. سوالی که می تواند به ذهن برسد این است که در تهران چه اتفاقی افتاد که در رشت نیفتاده؟ مسائل و دلایل گوناگونی مطرح می شود از عدم شناساندن درست لیست امید به مردم و در حاشیه ماندن انتخابات شورا زیر سایه انتخابات ریاست جمهوری اما هر دو دلیل از نظر نگارنده مردود است. چرا که دقیقا همین شرایط هم در شورای شهر تهران اتفاق افتاد. هیچ ستادی در سطح شهر تهران برای لیست امید به صورت جداگانه راه اندازی نشد و تنها موج انتخابات ریاست جمهوری و حضور مردم بود که توانست لیست امید را به این پیروزی چشم گیر در تهران برساند. عصر ارتباطات و شبکه های اجتماعی هم به تنهایی می توانست با چاشنی موج انتخابات ریاست جمهوری کار را تمام کند به نظر می رسد ضعف در جای دیگری ست. شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان در تمام کشور درست است که موسم انتخابات تنها به فعالیت و جهت دهی اصلاح طلبان کمر همت می بندد و تشکیل می شود اما لیست امید نشان داد که یا بر سر نفی یک فضا و جریان و فرد مثل تهران و یا برای رساندن پیام مردم برای تغییر رویکرد افرادی مانند مشهد پیروز می شود. یا اینکه در برخی شهرها لیست اصلاح طلبان از افراد خوش نام خود در منطقه که یا داخل یا خارج از لیست به عنوان حامی لیست فعالیت می کنند بهره ببرد. توسعه سیاسی و فعالیت مدنی اما مسئله اصلی ست. بی تاثیر بودن این دو بازوی اصلی را برای جریان تحول خواه ایران را نمی توان حتی با پیروزی کامل لیست اصلاح طلبی پیروزی دانست و بالعکس. پیروزی ما نهفته در این است. لیبرالیسم فرهنگی و مدرنیزاسیون که می تواند منجر به توسعه سیاسی شود . قوی ترین سازمان های مردم نهاد و قوی ترین پایگاه های جنبش دانشجویی در تهران شکل گرفته. می توان گفت لیبرالیسم فرهنگی که نطفه آن در دوران سازندگی شکل گرفته امروز در چند شهر بزرگ ایران به بار نشسته. مردم در تهران بیش از گذشته خود را در سرنوشت خویس مسئول دیده اند و اصلاح طلبان توانسته اند مردم را مجاب کنند که سرنوشتشان را خودشان می توانند رقم بزنند و همچنین تمام نهاد های انتخاباتی را در این راستا جدی بگیرند. می توان نفی این مورد را هم در رای مردم رشت به یک پاکبان که تجربه و تخصصی در هیچ حوزه مدیریتی و شهری و سیاسی ندارد را می توان دید. افرادی که چند دوره گذشته در شورای شهر تهران نتوانستند وارد شورای شهر شوند مانند تمامی افراد لیست امید شهر رشت که امروز ذره ای از ارزش و بزرگیشان کاسته نخواهد شد ارزششان کم نشد که هیچ در سپهر سیاسی این سرزمین هر یک توانستند امروز نقشی بی همتا و جایگاهی والا در نزد مردم کسب کنند. امروز هم تمامی کاندیداهای لیست امید چه آنان که رای آوردند چه آنانی که نتوانستند رای بیاورند باید پایگاه رای اصلاح طلبان را بتوانند حفظ کنند. هزاران نفری که به تمام لیست امید رای دادند امروز نباید سرخورده شوند و احساس شکست کنند. دو نمونه بنیاد امید ایرانیان که می توان گفت اعضای ستادی دکتر عارف در جذب فعالین فرهنگی، اجتماعی جوان و حزب اعتماد ملی که متشکل از افراد ستادی مهدی کروبی بود به طور مثال در جذب اقلیت های قومی و مذهبی برای جریان اصلاح طلبی دو نمونه موفق برای حفظ پایگاه رای و اعتماد مردم می توانند باشند که می توان با الگو برداری از آنان جهت توسعه شهری گامی به پیش به سوی توسعه برای شهر رشت برداشت و پیروزی این لیست قطعا در همین مهم خلاصه می شود. پیروزی که هنوز در انتظار ماست. گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.