به گزارش گیل خبر، سایت «موج سوم»  متعلق به ستاد جوانان حامی روحانی در گیلان نوشت: این سایت در نظر دارد روزانه با فعالین ستاد دکتر روحانی در استان گیلان گفت وگو و نظرات شان را پیرامون انتخابات پیش رو منتشر کند. این شماره پای صحبت «سارنگ حسن پور»، رئیس ستاد جوانان دکتر روحانی در استان گیلان نشستیم که حاصل این گپ و گفت کوتاه را در ادامه می خوانید:

در ابتدا کمی درباره ی ضرورت شرکت در انتخابات و علت حمایت ازدکتر روحانی شرح دهید.

برای شرکت در انتخابات نیاز به تحلیلی از وضعیت گذشته داریم. وقتی ما عواقب نتیجه ی انتخابات گذشته را در نظر بگیریم، به این جمع بندی میرسیم که باید حتما در انتخابات حضور موثر و فعالانه داشته باشیم. این نشان می دهد که جامعه ی ما به یک رشد و پویایی و به یک باوری رسیده که باید در انتخابات حضور پیدا کنیم و این حضور آگاهانه رشد جامعه را نشان میدهد. به چه دلیل؟ به این دلیل که هر زمانی که در انتخابات شرکت نکنیم فضا را برای جناح مقابل آماده می کنیم. البته نمی خواهم این دیدگاه را به کار ببرم که جناح رقیب دل در گرو این کشور و جمهوری اسلامی ندارد، ولی حداقل برنامه هایشان برای کشور مناسب نخواهد بود و ممکن است کشور را به قهقرا ببرد. اینجاست که اهمیت شرکت در انتخابات معنا پیدا می کند. هر زمانی که مردم در انتخابات شرکت کردند ما توانستیم موثر باشیم. در واقع مصداق جمهوریت در اینجا معنا پیدا می کند و از اینجا نشات می گیرد که جمهوریت یعنی قلب مردم، یعنی حضور مردم. چرا که با حضور مردم این انتخابات معنا می یابد.

شما به عنوان رئیس ستاد جوانان و عضوی از جامعه ی اصلاح طلبان استان، استقبال مردم را از این جریان ریشه دار و حامی آقای روحانی، چطور می بینید؟

الحمدالله مردم استقبال خوبی از جریان اصلاح طلبی دارند و حامی و پشتیبان این جریان هستند. حتی مردم حضور اصلاح طلبان را در فرایند مدیریت کشور بهتر می دانند. هم چنین اصلاح طلبان سعی دارند در راستای خواسته های مردم گام بردارند. هروقت صحبت از تحریم انتخابات شده، کشور در وضعیت مساعدی قرار نگرفته است، و از اینجاست که مشارکت مردم تاثیرگذاری خود را نشان می دهد. در صورت عدم حضور مردم پای صندوق های رای، تنها یک گروه خاصی از جریان اصولگرایی رای پایه ای را دارا هستند و نمی توانند نمایندگی کل آرای جامعه را داشته باشند تا به عنوان رای مردم شناخته شوند. این ایراد به جریان اصولگرایان نیست، این جریان رای خودش را در انتخابات مجلس شورای اسلامی سازماندهی کرد و مشخص بود که تمام آرای شان ۵۰ هزار رای در انتخابات دور اول و دوم بود. پایگاه رایشان در رشت همین قدر است. اما تنها نماینده ای که در دور دوم راه پیدا کرد نماینده ی لیست ما بود. جریان اصلاح طلبی کاری کرد که رای های خاکستری را به صندوق های رای سوق دهد. همه ی این دلایل کافی است که باید به سمت صندوق های رای برویم که بتوانیم جلوی تحجر و سقوط کشور به بن بست را بگیریم.

به نظر شما چه وعده ها و برنامه هایی در این دوره کارساز خواهد بود؟

جامعه ی ما دیگر تحمل شعارهای پوپولیستی را ندارد. وعده هایی که باعث شود ما فقط امروزمان را بگذرانیم، فایده ای ندارد. کشور به برنامه ریزی بلندمدت نیاز دارد. این سرمایه ی عظیمی که در کشور وجود دارد فقط متعلق به ما نیست بلکه به آیندگان نیز تعلق دارد. حالا دولت اصولگرا باید پاسخگو باشد. همان طور که اصولگرایان انتظار دارند ما توضیح دهیم، خودشان نیز باید برایمان وضعیت را روشن کنند. سرمایه های ما کجا رفت؟ درآمدهای نفتی ما کجا رفت؟ صادرات ما چقدر توانست افزایش پیدا کند؟

در عرصه ی سیاست داخلی عملکرد دولت دکتر روحانی را چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظر من دولت آقای روحانی در زمینه ی سیاست داخلی می توانست بهتر عمل کند. البته محدودیت هایی نیز در انتخاب کابینه و وزرا داشته است. ولی هرچقدر از ابتدای دولت فاصله می گیریم، می بینیم به یک هماهنگی و تعاملی بین استانداران و فرمانداران رسیده ایم. در مجموع اگر بخواهم به سیاست داخلی آقای روحانی به عنوان یک اصلاح طلب نمره دهم، بهترین نمره شاید از پانزده بالاتر نرود. در جاهای مختلف شاهد انتخاب استاندارها و فرماندارهای خوب در دولت روحانی بودیم. فرماندارانی نیز هستند که در راستای دولت عمل نمی کنند، و بیشتر از اینکه به دولت کمک کنند، منتظر این هستند که دولت آقای روحانی ترخیص شود و دولت خودشان سر کار قرار گیرد. در بدنه ی اداری هم وضعیت ما به همین صورت است. اما این پیامی برای دوستان اصولگرا دارد که آقای روحانی اخلاق سیاسی را رعایت کرد و در جایی که آرای خود را از بدنه ی اصولگرایی گرفته، به نسبت بسیار بیشتر پست ها و مناصب را در اختیار اصولگرایان قرار داده ولی این اخلاق سیاسی پاسخ درخوری از طرف جریان اصولگرایی برای آقای روحانی در پی نداشته و برعکس این اتفاق برای جریان اصلاح طلبی رخ داده است. همه می دانیم که در سال ۹۲ با پیام مستقیم آقای خاتمی، آقای عارف در انتخابات حضور پیدا کرده بود، به نفع روحانی انصراف داد ولی اصلاح طلبان نقش کمتری در دولت آقای روحانی داشتند. دولت باید پاسخگوی بدنه ی اجتماعی خود باشد. وقتی مردم به جریان اصلاح طلبی اعتماد می کنند و به افراد لیستی رای می دهند که اصلاح طلبان تایید کرده اند، انتظار دارند در دولت یا مجلس، کاندیداها پاسخگوی مطالباتشان باشند و عملکردهایی داشته باشند که مردم باز هم به آن ها اعتماد کنند.

در صورت تداوم دولت تدبیر و امید در چهار سال آینده، مدیریت و تفکر دولت دکتر روحانی در چه مسیری قرار خواهد گرفت؟

پیروزی قطعا برای آقای روحانی خواهد بود، زیرا مردم ما به آن فهم و شعور و درک رسیده اند که در بین نامزدها، هر کدام از چه عقبه ی فکری ای برخوردار هستند. جریان اصولگرایی به عنوان جریانی که هشت سال اداره ی کشور را توسط آقای احمدی نژاد بر عهده داشت، ورزای اصولگرا که در دولت آقای احمدی نژاد بر سر کار بودند، باید پاسخگوی فعالیت هایشان باشند، ابتدا باید پیرامون درآمدهای مالی ، دکل های گم شده ی نفتی و اختلاس های بزرگی که پیش آمد، ظهور بابک زنجانی ها و بسیاری موارد دیگر به مردم پاسخ دهند و سپس کاندیدای جدید معرفی کنند. جریان اصولگرایی با رنگ و لعاب جدیدی وارد عرصه ی سیاست ورزی شده که به نظر من تفاوتی بین عمل آقای قالیباف و آقای رئیسی با عملکرد آقای احمدی نژاد وجود ندارد. امیدوارم جریان اصولگرایی افرادی را که به مردم به عنوان کاندیدا معرفی می کند، پاسخگوی اعمال آن ها باشند و بعد مدتی خود را مصون از انتخاب این کاندیدا نداند. هم چنین برای منافع کوتاه مدت خود از ابزارهای دینی استفاده نکند.