کورش لاسکی
۱۳۹۳/۰۷/۱۷ ۰۷:۰۸ چاپ
کورش لاسکی:یکی از تأکیدات مکرر حضرت امام خمینی (ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی، به ویژه پس از پیروزی انقلاب و حیات پربارشان و نیز در وصیت نامه سیاسی و الهی ایشان، ضرورت حضور همیشگی مردم در صحنه و مسئولیت یکایک مردم در امر به معروف و نهی از منکر بوده است . به این ترتیب که ، هر شهروند ایرانی مسلمان موظف است ، نسبت به امور اجتماعی اطراف خود بیگانه و بی تفاوت نبوده و بر عملکرد مسؤلین نظارت کند تا در یک فرایند طبیعی و قانونی، نظارت مدنی شکل گیرد و در جامعه نهادینه شود و جامعه مسیر رستگاری و تکامل را طی نماید. یکی از نمادهای تحقق مشارکت و نظارت اجتماعی، انتخابات است که مردم برای تعیین سرنوشت خود و رشد و توسعه روستا، شهر و کشور به پای صندوق های رأی می روند. انتخاب رییس جمهوری ، نمایندگان مجلس خبرگان ، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر وروستا ، بسترهای عینی تحقق مشارکت مردم هستند . اما آن چه باید یاد آوری شود این است که فقط حضور مردم در صحنه انتخابات نیست بلکه نظارت مستمر و کیفی بر عملکرد منتخبین در طول دوره مسئولیت آنان نیز به معنای حضور در صحنه ، ارزیابی می گردد . اگر شهروندان نسبت به امور جاری زندگی اجتماعی خود احساس مسئولیت نکنند و بر امور اجتماعی تسلط نداشته باشند و از عملکرد مسئولین خود بی اطلاع باشند نمی تواند در سیاست ها، اهداف و برنامه های توسعه بومی مشارکت نمایند . هدف اصلی این نوشته، یاد آوری مسئولیت های اجتماعی مردم ، بسط قابلیت ها و تبیین نقاط ضعف و پیشگیری از خودمحوری و سلیقه ای عمل نمودن منتخبان مردم در شوراست تا در عمل به برنامه ها و اقدامات ، به دنیازدگی ، خودمحوری ، عمل سلیقه ای، بی قانونی و … مبتلا نشوند … شورای چهارم رشت با ترکیبی از افراد متخصص و تحصیلکرده و با تجربه اجرایی مناسب ، کار خود را شروع کرد. شهروندانی که این چنین مشتاقانه به نیروهای بومی رأی داده بودند، بی شک در انتظار انتخاب شهردار بومی از سوی شورای اسلامی شهر بودند اما منتخبان مردم ترجیح دادند که برای توسعه و رفع عقب ماندگی های شهر باران ، شهردار غیر بومی و متخصص و مجربی را برگزینند و به گزینه های بومی رای ندادند . اکثریت اعضای شورا در این انتخاب آن قدر اصرار و تبلیغ کردند که گویی ناجی شهر باران ، شهردار منتخب آنان خواهد بود و مصاحبه ها و یادداشت های مطول برخی از اعضا از جمله آقای دکتر جمشیدی رییس وقت شورای شهر رشت در این رابطه موجود و در دسترس همگان قراردارد . اما بیش از دو ماه از انتخاب شهردار رشت نگذشته بود که رگه های تنش و اختلاف بین دسته ای از اعضای شورا و شهردار منتخب هویدا گردید و این تنش ها به سطوح رسانه ای و سیستم شهرداری و مسئولان هم کشیده شد متأسفانه این اختلافات فرسایشی باعث شده تا تلاش دلسوزان از هر دو طرف به وسیله دیگری خنثی شود و امروز این اختلافات تبدیل به بایکوت نمودن سیستم شهرداری و سوال از شهردار و حال نیز استیضاح ایشان شده است . شهروندان می دانند که شورای شهر یک پارلمان قانونگذاری محلی است که تصمیمات و مصوبات آن در زوایای زندگی اجتماعی آنان اثر گذارده و دامنه آثار آن نیز شامل آیندگان می شود اما در این نهاد، افرادی مستقرند که ظاهرا نمی دانند چه مسئولیتی بر عهده دارند . آنان نمی دانند که بر اساس تخصص و آموخته ها و تجربیات خود و با نگرش راهبردی و مبتنی بر شاخص های علمی و عملی مدیریت توسعه محور، تا چه حد می توانند توسعه شهر را رقم بزنند و نیازهای شهروندان را مرتفع سازند. شاید اعضای محترم شورای شهر رشت نمی دانند مردم اتفاقات شهر را پی گیری می کنند که چرا سه وظیفه اساسی سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت بر اجرای برنامه ها و همچنین انتخاب شهردار به چنین مرحله ای رسیده است . چرا وفاق وجود ندارد چرا اختلافات به مرحله هتاکی رسیده است و چرا مداخله بزرگان مدیریتی و معنوی به سرانجام نمی رسد و نهایتا تا کی باید مردم هزینه اختلافات شورا و شهرداری را بدهند و عقب ماندگی های شهر را تماشا کنند . تجربه تلخ شورای سوم رشت به اندازه کافی ، هشدار دهنده و آگاهی بخش است اما شورای شهر رشت ظاهرا از تجربه های گذشته پندی نگرفته است و حتی نشانه هایی وجود دارد که برخی از منتخبان شورا نیز در مسیر ماجراجویانه شورای قبل پا گذاشته اند. در دو ماهه اخیر تفکر تمامیت خواهانه و قهر غیرمسولانه و تنش در جلسات شورا و فضای رسانه ای و اجتماعات مردمی بر فعالیت شورا سایه افکنده و احساس ناخوسآیندی از آینده را بدست می دهد. درحالی که کلان شهرهای اصفهان و مشهد و تبریز با انتخاب شهردارانی همسو و درسایه اتحاد و یکپاچگی، با سرعت زیاد در حال توسعه شهرهای خود هستند دوستان شورای رشت در حال سوال و استیضاح شهرداری هستند که محصول تصمیم گیری مشترک خود آنان است . کارهای بزرگ، آدم های بزرگ و مسئولیت پذیر می خواهد و مهم ترین ویژگی آدم بزرگ غلبه برخودخواهی و غرور است . در حالی که رشت از کمبود شدید فضای سبز، وضعیت اسفبار آسفالت خیابان ها، فقدان تفریح گاه مناسب، بحران ترافیک و حمل و نقل شهری، فاضلاب نامناسب، افزایش حاشیه نشینی، فقدان برنامه های فرهنگی و آموزشی و از همه مهم تر مهاجرت نخبگان علمی و اقتصادی، فرار سرمایه گذاران، رکود فعالیت های اقتصادی و … رنج می برد ، شورای ما گرفتار کارهای کوچک و پر حاشیه شده است و حاضر نیستتند به خاطر مصالح و منافع مردم از اسب سرکش غرور پیاده شوند و با مصالحه از این بحران خودساخته عبور کنند. برادران و خواهران عزیز ؛ وجود شورای پرحاشیه ، روند رشد و توسعه شهر را از بین می برد . مردم نگرانند . نگران از آینده، نگران از اینکه مردم فراموش شوند . نگران از این که مصالح و منافع شهر رشت ، فدای کشمکش های فرسایشی شورا و شهرداری شود و نگران از …/عصر تدبیر
همرسانی کنید:
برچسب‎ها : شورا کاسپین

نظر شما:

security code