اختصاصی گیل خبر/ شورای شهر رشت چهار رئیس شورا را به خود دید که در نوع خود کم سابقه و عجیب بود. در این میان مسعود کاظمی آخرین رئیس شورای شهر رشت در  ماراتن جنجالی سال آخر  انتخاب رئیس شورا توانست به عنوان گزینه نهائی شورانشینان در صدر این شورا بنشیند. رئیس شورایی که البته حضور وی در سال آخر به واسطه آن که قصد حضور در انتخابات شورای پنجم نداشت، به نوعی گزینه ای برای وفاق و تعامل بیشتر شورا نشینان ارزیابی شد. نگاهی که خودش را در انتخاب کمیسیون ها و تقسیم کار بین جریانات مختلف شورا  تا حدودی نشان داد. با این حال هرچه به پایان شورای شهر می رسیم جایگاه این نهاد بیشتر مورد سوال افکار عمومی قرار گرفته است. در این میان مسعود کاظمی به واسطه عدم حضورش در شورای شهر آینده یکی از گزینه هایی که صحبت کردن با وی در مورد شورا و چهارسالی که گذشت بیشتر می تواند مورد استفاده قرار گیرد. برای همین بود که مسعود کاظمی به عنوان رئیس شورای شهر مهمان نوروزی گیل خبر بود تا از خود و شورای چهارم در آستانه پایان کار بیشتر صحبت کند. سال 95 اتفاقی که افتاد جایگاه ریاست شما بر شورای شهر بود. فکر می کنید چطور رسید که به این جایگاه رسیدید؟ در ابتدا از مجموعه خیلی حرفه ای گیل خبر تشکر می کنم  و بسیار خوشحال و مسروم به مناسبت نوروز مهمان شما هستم و سال نو را بار دیگر خدمت مردم عزیز به خصوص شهروندان رشت تبریک می گویم. ولی این که چطور ورود به  این فضای خدمتگزاری  را پیدا کردیم فکر میکنم تحلیل های شما دوستان بهتر از ما است، ولی به هر صورت امیدواریم همان آدمی نباشیم که بگویند جهنم فلانی هم رئیس شود، دوستان لطف کردند و به من اعتماد کردند و ما هم تا همین لحظه تلاش کردیم با کمی تغییر در مدیریت شورا ادامه دهنده راه دوستان باشیم . دقیقه نود رئیس شورا شدن تبعات خاص خودش را دارد و شاید همین هم باعث شد که در انتخابات شورای آتی به عوان کاندیدا خودم را معرفی نکنم. یکی از ادله من همین بود. ولی شاید ترجیح می دادید که رئیس شورایی باشید که قدرت بیشتری داشته باشید مخصوصا در مجموعه مدیریت شهری؟ نگاه کنید خیلی از اتفاقات به آدم کمک می کند که مدیر مطرح و خوبی شود. ولی با توجه به دوره سوم شورا و ادامه آن در شورای چهارم یک تعداد مثل من رسالت اصلی کار شورا را شاید کمرنگ تر به آن پرداختیم و احساس می کنم این هم  کار من را سخت تر کرد. من به همه روسای قبل از خودم احترام می گذارم، چون می دانم کار آسانی در پیش نداشتند، رئیس شورا فرقی با دیگر اعضاء ندارد و به  نوعی هماهنگ کننده است و این که بتواند شورا و مجموعه شهرداری را برای نتیجه گیری بهتر ارنج کند. شما نکته ظریفی گفتید. کاراکتر من کاراکتر اقتداری بود و همیشه سعی کردم از دریچه قدرت باشم، شاید به خاطر این که آدم ورزشکاری هستم. نظر من هم این است که شورای چهارم می توانست خیلی بهتر از این ها کار کند. برای این ورزش خودمان را مثال می زنم که در بسیاری از ورزش های انفرادی قهرمانیم ولی ورزش تیمی مشاهده میکنیم که مقام قهرمانی برای یک تعداد کشورهای خاص است. در اینجا هم به آن چیزی که می خواستم صد در صد نرسیدم. چون سال آخر شورا است و دوستان شش ماه اول را جدی می گیرند شش ماه دوم به فکر فعالیت های انتخاباتی می پردازند که حق دوستان هم هست که شاید همین دلیلی باشد برای این که نتوانم آن چیزی که در ذهن ما بود برسیم ولی همچنان  تلاش خودم را می کنم. قبول دارید در بعضی از این مصوبه ها و دستورها فضا را می خواهید به سمتی ببرید که نظر خودتان کمی بدست بیاید یا حداقل مسکوت بگذارید. مطمئنا در خیلی از رای گیری ها تلاش  کردم آن چیزی منفعت شهر باشد را اجرا کنم و فضا را به آن سمت ببرم و این را جزوء وظایف مدیر می دانم.  چون ما قسم خوردیم و بر اساس قسم فکر کنم شاهد وناظرش شما باشید که من سعی کردم کمتر مصاحبه کنم و تلاش کردم بیشتر کار اجرایی و عمل کنم و احساس کردم در این فرصتی که بنده داشتم مصوبات ما مصوبات فنی بود و سعی کردیم به نفع مردم شهرمان گام  برداریم. این تلاش ما بود، به هر صورت ممکن است تلاش ما  صد در صد محقق نشود ولی به طور نسبی تلاش خودمان را می کنیم. آقای کاظمی دوره گذشته چطور شد که وارد عرصه انتخابات شورا شدید، چه هدفی را دنیال می کردید. خب به نظر من شورا یک عرصه اجتماعی است و من علاقه زیادی به فعالیت های اجتماعی دارم. نوع روابط عمومی من هم طوری بود که از فضای ورزش کیک بوکسینگ وارد فضای کسب و کار شدم. قهرمانی های متعدد باعث شد که به این فکر بیفتم که باشگاهی تاسیس کنیم که متاسفانه سال 83برفی که آمد باشگاه ما تخریب کرد (خنده)همان باعث شد که فکر کنم اگر مدیریت شهری قویتر عمل می کرد و اطلاع رسانی بیشتری داشت شاید یک چیزی مثل باشگاه ما خراب نمی شد(خنده) از همان سال بیشتر وارد فضای علمی و مدیریت شهری آمدم. بحث شورای شهر در ذهنم همیشه بود. وقتی وارد حوزه فرمانداری ها شدیم کار نظارتی را لمس کردیم که البته فهمیدیم که ذاتا کار نظارتی برای من لذت بخش نیست و بیشتر دنبال کار اجرایی هستیم که باعث شد سال 91 وارد سازمان شهرداری و سازمان تاکسیرانی شدم. در سازمانی که با توجه به تحصیلات عمرانی و اجرایی هیچ گونه ادبیاتی از آن مطلع نبودم. ولی یادم است یک تاکسی در سازمان داشتیم  که سه ماهی با آن در سطح شهر کار کردیم(خنده) تا متوجه شدم دوستان حمل و نقل ما چه دغدغه های ویژه ای دارند و تلاش کردم خودم را در این صنف تاکسی دار بدانم. یکی از اهداف من ادامه کارها بر اساس علمی در حوزه تاکسیرانی بودم این را هم بگویم بعد از برف 83 که واد حوزه فرمانداری شدم از من پرسیدند که دوست دارید شما را در چه حوزه ای بگذاریم که من گفتم دوست دارم در ستاد حوادث فعالیت کنم. یعنی همان آسیب اقتصادی و اجتماعی برایم تلنگری شده بود. با توجه به چهار سال حضوری که در شورا عضویت داشتید آیا حتی سی درصد هم توانستید خواسته های خودتان را اجرا کنید. در زمان انتخابات باید بگویم که هرکسی یک سری شعارها داشت، من سعی میکنم پررنگ ترین شعارهای خودم را بگویم که من شورای شهر هستم ونه شورای شهرداری!تاکنون به عنوان عضو شورا  یک بار در شهرداری حضور پیدا نکردم، ولی به قاطعیت بگویم در سازمان های مختلف می دانم چه کسی در چه روز چه کار می کند.در عزل و نصب هم دخالتی نکردم، شاهد مثال نمیتوانید یک نفر را بیاورید. چون اعتقاد دارم اعضای شورای شهر پل ارتباطی بین مردم و مدیریت شهری هستند .چون همه دسترسی ندارند.قانونگزار هم این را پیش بینی کرده است. فک میکنم خودم به شعاری که دادم عمل کردم با کمال احترامی که برای دوستان  خودم قائل هستم. اعتماد دارم به  دوستان شهرداری که کارخودشان را به نحو احسن انجام می دهند. سوال بعدی در ادامه همین است که باتوجه به جایگاه ریاست شما در شورای چهارم آیا این شورا  توانسته در جایگاه خودش موفق عمل کند یا خیر؟ شورایی که حتی یک گزارش عملکرد در این سال ها از خودش بیرون نداده است. مطمئنا این گزارش عملکرد را ما در این سال پایانی  خواهیم داشت. در مورد عملکرد شورای چهارم باید واقعیت گرا باشیم. آن چیزی که در خور و شان مردم به آن نرسیدیم، ولی تلاش های علمی زیادی شده ، به  طور مثال لندفیل سراوان باغ بسیار بزرگی است که همکاران ما واقعا حمایت کردند. بحث طرح تفصیلی هم که مدت ها مغفول مانده بود بازنگری شد که کار واقعا سنگینی بود. من احساس میکنم شورای چهارم بیشتر از این که روبنایی کار کند خیلی زیربنایی کار کرد. در سطح شهر رشت خیلی نقاط آبگیری بود. شاید مردم ما خیلی دقت نکنند که روی این مساله کار شد. ولی به هر صورت شورای دوم و سوم بیشتر روی کارهای روبنایی تمرکز می کردند و با تمام احترامی که برای آن دوستان قائلم، چون ما خیلی از پل های  رو گذر را مدیون آن دوستان هستیم. چون ما خودمان می خواستی پلی را افتتاح کنیم دوستان هروقت زمانی را برای آن تعیین می کردند که ما جزء شرمندگی چیزی نداشتیم. در این شورا پارک های متعددی افتتاح شده است البته من به ساز و کار حقوقیش خیلی اعتقاد ندارم، چون معتقدم که به حقوق مردم باید احترام بگذاریم، ولی آن چیزی که شورای چهارم باید به آن دست پیدا می کرد مردم انتظار خیلی بیشتری دارند. به شورای چهارم چه نمره ای می دهید؟ من به شورا نمره بدهم  نمره قبولی پانزده یا شانزده را می دهم و احساس می کنم می توانست بیشتر شود.من شورا را یک  ورزش دو و میدانی امدادی تعبیر کنم و لاغیر ، باید دست یکدیگر را بگیریم وگرنه از هدف اصلی خودش دور می شود.   آقای کاظمی من فکر می کنم تیپ شخصیتی شما بیشتر به یک مدیر می خورد تا نماینده احتمالش هست که دوباره برای شهرداری کاندیدا شوید یا احساس نمی کنید که اگر در عرصه فرمانداری می ماندید در این سه سال راحت تر به کرسی شهرداری می رسیدید و باتوجه به تیپ تکنوکراتی که دارید موفق تر می شوید.   از لطف شما  تشکر می کنم. برای پاسخ به پرسشتان  می خواهم مهندسی معکوس بکنم. این که  مدیری نمی تواند کار اجتماعی کند یا برعکس فکر میکنم هرچیزی که آدم علاقه داشته باشد و تمرین کند به آن دست پیدا می کند. من مهندس عمران هستم، کارشناسی ارشد شهرسازی و دانشجوی دکترای تجارت هستم. من خودم شخصا به کار گل و گیاه خیلی علاقه دارم، اطلاعاتی هم اول نداشتم، یک باغچه چهل متری داشتم که اول سیکاس کاشتم، بعد بهار آمد  و چند بنفشه کاشتیم، بعد یکی گفت میوه ای است به آووکادو که آن را هم کاشتیم. بعد دیدیم چه کار قشنگی است و سر از گلخونه در آوردیم. بعضی وقت ها آن عشق است. من مردم و اباب رجوع را دوست دارم. ممکن است ابزاری در اختیار نداشته باشم، ولی  زمانی که کارشناس فرمانداری بودم تا الان که در خدمت شما هستم به بعضی مسائل اجتماعی و خدمات رسانی علاقه مند هستم. ولی یک سری موارد در شهر خودم هست. من یادم است در شرق گیلان فعالیت می کردم. من یادم است کارت نظام مهندسی ساختمان داشتیم که برای کلیه بهزیستی ها و کمیته امدادی ها و بی بضاعت ها بدون دریافت ریالی امضاء می کردم. کسی به من نگفت کار تبلیغاتی می کنید. این سبک مدیریت در من نهادینه شد. در ستاد حوادث رشت آمدیم در بدترین شرایط کار کردیم بی آن که افق نگاهمان انتخابات باشد. من امروز کاندیدا نشوم می گویند شهردار می خواهد بشود یا می گویند انتخابات بعدی می خواهد بیاید. در هر حالت برای من حرف های متعددی می زنند. خوشحالم از این باب که ما منابع انسانی و سرمایه های اجتاعی شهر رشت هستیم. باید وقتی رانندگی بد می کنم بگویند آقای کاظمی رانندگیت بد است ما به شما نیاز داریم. ما باید نوبخت ها بدهیم. کاری نداریم که چقدر ایشان ملاحظه کرده است. ما باید امثال ایشان را در عرصه سیاسی اجرایی کشور داشته باشیم که این هم نیاز به شما دوستان رسانه ای و اجتماعی دارد. خیلی می توانید به ما کمک کنید. ما کارگروه رسانه را تشکیل دادیم همین خبرنگار شما شاهد است  از روز اول گفتند این کار را می خواهد بکند انتخاباتی است یا این کار را کرده است از او نقد نکنند. در حالی که من با صداقت نشستم به همه دوستان گفتم عکس همه را بزنید، تبلیغ همه را بکنید تنها کسی که از او عکس نمی گذارید من باشم. چون احساس کردم همدلی قلوب را باید  به جایی برسانیم که شما الگوی ما باشید که من  اعتقاد دارم رسانه ها عضو اول و مشاور و همراه اعضای شورا باشند. مدیریت باید فارغ از جایگاه حقیقی باشد . برای هر مجموعه باید با افق ده پانزده ساله باشد و هر مدیری ادامه دهنده راه قبلی باشد. نه این که هر مدیری  بیاید به نوع متفاوتی مدیریت را بچرخاند که این آسیب بزرگ  ما است. من وقتی در انتخابات ها شرکت نمیکنم می گویم فضا را ببریم به جایگاهی که انرژی بیشتری از دوستان ما دارند .من جزو آن دوستان هستم که ار علمی دارم زکاتش را می پردازم و زکاتش مشاوره دادن به افرادی هستندکه بعد از من می آیند. این شهر، شهر ماست و مطمئنا دغدغه داریم و هیچ وقت هم صحنه را خالی نمی کنیم و هرجا که نیاز باشد حضور پیدا میکنیم و تلاش هم می کنیم التهاب ایجاد نکنیم و آرامش بهترین چیز است و اکنون هم  تمام تلاشم را تا روز آخر میکنم. کارم را ول نمیکنم، حضورم هم دارم  و از  شما هم انتظار کمک دارم. باوجه به اینکه دوبار استیضاح شهردار را داشتید و شما نیز از مخالفان ایشان محسوب می شوید فکر نمیکنید زمان را بد انتخاب کردید. شاید اگر زمان دیگری مثل  بحران برف بود به خواسته تان می رسیدید و افکار عمومی همراهی بیشتر می کردند. نکته ظریفی است. قانون ماده 71 شورا برای  انتخاب  شهردار گذاشته و ماده 73 هم برای بحث تذکر، سوال و استیضاح است. به نظرم باید به ظرافت شهردار تعیین کنیم که تنها بندی که استفاده نکنیم همین بند 73 باشد. وقتی استیضاح می شود یک سونامی در شهر ایجاد می شود. خدمات رساندن به مردم دچار اختلال می شود. من از روز اول مخالفت های متعددی با شهردار  داشتم که استنادش مشخص است. بحث انحراف بودجه، پروژه های متفاوت بود و با تمام احترامی که برای مجموعه شهرداری قائلم و اعتقاد دارم  بچه های  شهرداری هرکدامشان یک شهردار هستند،فقط باید به آن ها فضا داد و به آن ها  برنامه داد و از کار انفرادی به کار اجتماعی تبدیل شود. شهرداری را یک نهاد خدماتی می بینم. معتقدم کارمندان شهرداری بعد 25 سال باید بازنشسته شوند .چون خدمات کار بسیار زیاد است  که یک مانفیست فیکس هم ندارند. کار آسانی ندارند و برای همین نارضایتی در داخل مجموعه شهرداری زیاد می شود که ما را به سمت استیضاح می کشاند. این که شما گفتید می رفتیم به سمت برف و شاید این اتفاق می افتاد. بنده زیاد استقبال نمیکنم از این نوع مدیریت کردن و انتظار متقابل از مجموعه شهرداری و تیم شهردار نیز می رود که همکاری بیشتری کنند. چون ما چیزی نمی خواهیم. به طور مثال ما شنیدیم کارمندان شهرداری شب عیدی پولی نگرفتند هیچ عضو شورایی نیز شب عیدی نه پاداش و نه عیدی و نه حقوق گرفته است. گفتیم اول پول بچه ها را بدهید و اگر ماند پول ما را نیز بدهید. دوستان ما در شورا زحمت زیادی میکشند. خونه من را بسیاری از مردم می دانند که نصف شبی  زنگ می زنند. من وظیفه دارم وقتی کسی بیاید در فخب سخنرانی کند امروز هم چهار صبح هم باشد وظیفه من است که کارش را انجام دهم. این ها کار سختی است اما ما قبول کردیم. اعتقاد ذاتی من این است که با هرگونه التهاب در مجموعه مدیریت شهری مخالف هستم ولی وقتی فضا به سمتی برود تذکرات ما که قانونی است اصلاح  نشود از این ابزار به عنوان حق قانونی خودمان استفاده می  کنیم. بعد از این که از طیف موسوم به حامیان شهردار رای ریاست شورا را کسب کردید رابطه تان با آقای ثابت قدم چگونه بود؟ کاملا اداری و در چارچوب اداری است. اگر کار خوبی داشته باشد تشکر میکنم و اگر مسیر اشتباهی برود تذکر ، سوال را انجام خواهم داد. من جزوء مدیرانی هستم که هر روز نامه ای  به شهردار ارائه می دهم. دامنه اطلاعاتی من کمتر از مجموعه شهرداری نیست. دوستانی داریم که به ثانیه به ما گزارش می دهند و گزارشهایشان نیز حرفه ای است.من اعتقادی به مچ گیری ندارم، اعتقاد به پیشگری دارم و این را احساس میکنم انجام دادم ولی این را می دانم شهردار این شهر شدن کار آسانی نیست. ولی یک چیزی در این شهر به نظرم کمرنگ است و آن هم همدلی است که اگر منیت ها را کنار بگذاریم خیلی از اتفاقات نمی افتد. من مدتی پیش با آقای جمالی نژاد شهردار اصفهان صحبت می کردیم. از ایشان پرسیدم از شورا چه خبر؟ گفت با تک تک آنها دوست هستم، همان چیزی که  ما فکر می کنیم کمتر دیدیم. تمرین همدلی کار سختی است ولی باید این فرهنگ را به اندازه ای برسانیم که  برای همه متصور باشد که این کار را انجام دهیم. شاید مشکل شورای چهارم رشت  این بود که به صورت  فردی آمدند، اگر به صورت لیست یا جریانی حضور پیدا می کردند بالاخره ما با یک افق مشترکی روبه رو بودیم که با آن کار داشتیم. در تهران بالاخره ما با دو جریان خاص روبه رو هستیم که ارزیابی ما هم به همان صورت است، در مشهد یا اصفهان هم همینطور ولی در رشت در دروجهه اول  ما با افراد سر و کار داریم شاید با جریانش موافق نباشم، اما با لیستش موافق هستم، امروز اگر وارد شوم دنبال لیستی می روم ما در انتخابات گذشته مجلس این لیست را تمرین کردیم و به نظرم نمره قبولی گرفتیم، امروز اگر مسعود کاظمی ها وارد می شدند وارد لیستی می شدند که بدون جریانات سیاسی بسته می شود. به نظرم اصلاح طلبان و اصولگرایان دو بال پرنده هستند و پرنده هم تک بال پرواز نمی کند .من تا منتقد نداشته باشم و انتقاد سازنده با پیشرفت نباشد پیشرفت نمیکنم. بعد از شورا به کجا می روید؟ بعد از این شورا به استانداری یا فرمانداری بر می گردیم  و به عنوان کارشناس جای خودمان هستیم. دوستان اگر خواستند جای دیگر استفاده کنند. خدمت خواهیم کرد. سربازی سی ساله هستیم که شانزده هفده سالش گذشته و این مدت هم می گذرد و جشن بازنشستگی را در کنار شما می گیریم. گیل خبر را در حمایت از حقوق شهروندی چطور دیدید در راستای دفاع از حقوق شهروندی و کار خبری آیا تاثیرگذار بودیم؟ اول این که اسمش را انتخاب کردید گیل خبر آدم حس خوبی دارد. چون ما هم گیله مرد هستیم. همین گیل نشانه صداقت شما بود. جزو رسانه هایی هستید که بی طرفانه نقد می کنید و هر رسانه ای این قابلیت را ندارد. بعضی ها به نوعی کار می کنند که وقتی خودشان نگاه می کنند می گویند  ای بابا ما دیگر خیلی تند رفتیم و بعد فردا می بینیم که یک اتفاقی می افتد و زنگی میخورد و فردا صبح برعکس می شود. ولی اعتقاد دارم شما بی طرفانه اخبار را پوشش می دهید و ما خوشحال هستیم که در کنار شما دوستان هستیم.