اختصاصی/ گیل خبر گزارش می دهد؛
۱۳۹۵/۰۶/۰۶ ۰۵:۴۷ چاپ
مدیرکل سابقی که با وقف 40 میلیاردی آواره شد!
اختصاصی گیل خبر/ سامان بدر: پیرمرد با لباسی مندرسی که پوشیده و شلواری که تا زانو آن را بالا زده و قیافه نزار و خمیده ای که دارد بیشتر به یک کارتون خواب خیابانی جلوه می کند. این وضعیت اسفباری است که هرکس که او را نشناسد می تواند بر آن گمان کند. اما وقتی لحظه ای کنار او نشستیم متوجه شدیم که با یک فرد با سواد دنیا دیده روبه رو هستیم. وقتی همراهان آژانسی که پیرمرد این روزها در آن ساکن است به ما می گویند که مهندس به چندین زبان زنده دنیا مسلط است و از لابلای سخنان پیرمرد به عمق سواد وی پی می بریم آنگاه متوجه می شویم که با مهندس نریمان ندافی مدیرکل سابق صنایع و معادن گیلان چه کرده اند! مهندس نریمان ندافی متولد 1308 با اصالت آذربایجانی و بزرگ شده رشت دارای فوق لیسانس مهنسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت تهران این روزها توسط نامردمانی به این حال و روز افتاده است. فرزندانش در خارج از کشور ساکن هستند و این روزها منتظر دادگاهی است که حق گرفته شده از وی ناشی از یک کار خیر را بگیرند. photo_2016-08-27_09-52-10 سال 85 مهندس ملک خود در فلکه گلسار را به انجمن کلیوی گیلان وقف کرد که آن ملک به جای آن که صرف امور خیریه بیماران کلیوی شود به اسم شخص سند می خورد و بعد از آن فردی که قبلا نمایندگی کارهای ندافی را داشته است با ادعای مالکیت ملک وقف شده وی را کرایه می دهد و طبق نظریه کارشناس نزدیک 880 میلیون تومان از این ملک وقف شده کلاهبرداری می شود. در تمام این سال ها کسانی که مهندس ندافی ملک خود را در اختیار آنان وقف کرده هیچ حمایتی از وی نمی کنند و حالا که ملک وقفی نزدیک 40 میلیارد تومان ارزش دارد وی را سرگردان رها کرده اند تا به وضعیت فعلی برسد، به طوری که به قول وی آن ها نتوانسته اند نه از ملک و نه از من نگهداری کنند! مدیرکل سابق صنایع ومعادن از دورانی می گوید که حتی نقشه قتل او را نیز می کشند. وی در توضیح این اتفاق می گوید: «من به پلاستیک حساسیت دارم و کهیر می زنم چند ملحفه نخی دارم که آن فرد که نماینده من بود و بعد کلاهبرداری کرد آن ها را دزدید و داخلش پلاستیک انداخت که من به آن حساسیت پیدا کنم و بمیرم ولی من قبلش متوجه شدم و پلاستیک ها را با یک تکه کاغذ از پنجره بیرون انداختم. می خواستد من را طوری بکشند که قاتل معلوم نشود.» وی می گوید که از طریق چاپ جاوید توانسته فرار کند و از آن جا که آدرس آژانس سرهنگ را داشته پیش او می آید تا بعد از آن مراحل شکایت شروع شود. ظاهرا کلاهبرداران برای آن که ندافی به حق و حقوق خود نرسد وی را به عنوان روانی به دادگاه معرفی می کنند و می گویند برای نگهداری وی ملک را به آن ها داده است. مهندس در این رابطه می گوید: سال 92 به نام من دست خط جعلی منتشر کرده اند که اموال منقول و غیرمنقول خود را تمام و کمال به این نماینده سپرده ام، مگر ملک وقفی را می توان به دیگری منتقل کرد؟ در بازجویی ها گفته اند که من مشکل روانی دارم در حالی که بعد ده سوال از من کردند که 9 سوال را به خوبی جواب دادم و سوال بعدی هم بعدا فهمیدند که جواب من درست است. اسناد منتشر شده و ملک وقف شده ای که نزدیک به 40 میلیارد تومان قیمت دارد نشان از این می دهد که این مهندس مکانیک 87 ساله با یک وضعیت تراژیکی روبه رو است که می تواند در درجه اول هر عمل خیری را زیر سوال ببرد. به واقع با وضعیتی که برای پیرمرد پیش آمده و در صورت عدم پیگیری ان دیگران چگونه می توانند جرات کنند عمل خیری انجام دهند و املاک خود را وقف کنند.هرچند ممکن است املاک و بدهی های مهندس برگردد و دخترش طبق قولی که داده به کشور بازگردد ولی  آن چه هنوز مورد سوال است این است که چرا باید وی در این شرایط قرار بگیرد.این همان چیزی است که ممکن است عاقبت هر کار نیکی را زیر سوال ببرد.هرچند مهندس ندافی همچنان با امید به این عمل نگاه می کند و به گیل خبر می گوید: خدا من را تنها نمی گذارد و حق به حقدار می رسد. از ندافی در آخر می خواهیم برای ما شعری نیز بخواند، وی نیز شعری جالب از حافظ را می خواند: زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست سر فرا گوش من آورد به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست عکس: پرهام رئوف [gallery ids="206490,206491,206492,206493,206494,206495,206496"]