به گزارش گیل خبر، ساعت 11و و 30 دقیقه روز چهارشنبه 11 آذر ماه سال گذشته ماموران کلانتری 150 تهرانسر از سوی مسئولان بیمارستان فیاض بخش در جریان مرگ مرموز مرد 46 ساله ای قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس محسن مدیر روستا برای تحقیقات ویژه وارد عمل شدند. تحقیقات ابتدایی نشان از آن داشت که روز 4 آذر ماه یک قربانی این ماجرا همراه 2 افسر پلیس و یک سرباز به پاتوق مواد فروشان افیونی در فضای سبز جاده مخصوص کرج نرسیده به بزرگراه آزادگان رفته و که در برابر چند مرد شرور قرار می گیرند که مردان شرور با حمله به سمت ماموران پلیس اقدام به سرقت اسلحه یکی از ماموران کرده و در ادامه مقتول از ناحیه سر هدف آسیب دیده وبه بیمارستان انتقال داده می شود. کارآگاهان در ادامه پی بردند که 2 تن از افراد شرکت کننده در این درگیری هدف گلوله پلیس قرار گرفتند و برای درمان به بیمارستان منتقل شده اند. در ادامه ماموران پلیس که در این درگیری حضور داشتند هدف تحقیق قرار گرفتند و مشخص شد که مقتول روز حادثه با چهره ای خونین پای در کلانتری گذاشته و ادعا کرده برای طلب پولیش به پاتوق سه برادر رفته که هدف کتک های آنها قرار گرفته است که ماموران برای پیگیری این درگیری به محل رفته که با حمله 20 مرد خلافکار روبرو شده اند. در ادامه یکی از ماموران گفت: من همراه شاکی و یک افسر و یک سرباز راهی محل حادثه شدم. وقتی به آنجا رسیدیم، بیش از 20 نفر داخل فضای سبز جمع شده بودند. متوجه شدیم آنجا پاتوق افراد خلافکار است. همکارم از مسیر دیگری به طرف پاتوق رفت و من همراه شاکی به طرف فریبرز رفتم. وقتی خواستم فریبرز را بازداشت کنم ناگهان همگی با قمه، سنگ و چوب به طرف ما حمله کردند. ابتدا به آنها هشدار دادم اما فایده ای نداشت. پس از آن چند تیر هوایی شلیک کردم اما شلیک هوایی هم نتوانست جلوی حمله آنها را بگیرد. در این لحظه احساس کردم قصد خلع سلاح مرا دارند، به خاطر همین چند تیر به طرف آنها شلیک کردم که یک نفرشان زخمی شد که ناگهان جسم سنگینی از پشت به سرم اصابت کرد و سپس زیر مشت و لگد و چوب افراد مهاجم قرار گرفتم. وی افزود: در حالی که زیر دست و پای مهاجمان بودم، فریبرز و مرد دیگری، اسلحه، دستبند و افشانه اشک آور مرا گرفتند و به طرف خودروی نیسانی گریختند سپس همکارم که در تعقیب تعداد دیگری از مهاجمان بود با دیدن این صحنه به طرف من برگشت و با شلیک چند تیر مانع فرار آنها شد. دو مرد مهاجم این بار سوار یک خودروی پژو شدند. وقتی راننده حرکت کرد همکارم راه خودرو را بست اما وقتی راننده به هشدار او توجهی نکرد، چند تیر به طرف خودرو پژو شلیک کرد که راننده زخمی شد و خودرو را متوقف کرد اما دو مرد مهاجم با اسلحه و تجهیزات من گریختند.و ما دو مرد زخمی را دستگیر کردیم. مأمور پلیس ادامه داد: در این درگیری کرم دوباره از سوی فریبرز مورد ضرب و جرح قرار گرفت که او را به بیمارستان منتقل کردیم تا اینکه امروز متوجه شدم فوت شده است. در ادامه ماموران به سراغ یکی از متهمان که هدف گلوله پلیس قرار گرفته بود رفته و وی در اعترافاتش گفت: آن روز همراه دوستم که او هم با گلوله پلیس زخمی شد به پاتوق فریبرز رفتم. من دیدم که فریبرز و دوستانش به طرف مأمور پلیس حمله کردند. وقتی مأمور پلیس تیراندازی کرد یکی از گلوله ها به من برخورد کرد و مجروح شدم. من دیدم که فریبرز و دوستانش مأمور پلیس را کتک زدند و او را خلع سلاح کردند اما از مخفیگاه او خبر ندارم. متهم دیگر این پرونده گفت: وقتی درگیری اتفاق افتاد من قصد فرار داشتم که دو مرد مسلح سوار خودروی من شدند و دستور دادند حرکت کنم. من از ترس حرکت کردم که مأمور پلیس دیگری به من دستور ایست داد، وقتی به دستورش توجه نکردم به طرف ما شلیک کرد و من زخمی شدم. تحقیقات پلیسی برای دستگیری متهم اصلی پرونده ادامه داشت و مشخص شد که فریبرز در تماس با پلیس محل پنهان کردن اسلحه و تجهیزات پلیس را در همان محل درگیری لو داده است و با کشف اسلحه پلیس ردیابی ها برای دستگیری فریبرز کلید زده شد. ردیابی های پلیسی ادامه داشت تا اینکه روز پنج شنبه 31 تیرماه سال جاری مخفیگاه فریبرز در کرمانشاه ردزنی شد و ماموران با دستور بازپرس مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران وی را که در حال استراحت بود دستگیر کردند. فریبرز صبح شنبه دوم مرداد ماه در اعترافاتش به بازپرس پرونده گفت: چندی پیش خودرویم را به کرم که از بستگانم است فروختم و به خاطر اعتمادی که به هم داشتیم قولنامه ای ننوشتیم و در این مدت او یک میلیون 500 هزار تومان به من بدهکار بود و سر همین موضوع با هم اختلاف داشتیم تا اینکه دامادمان که پسر عمه کرم است از من خواست تا به این اختلاف پایان دهیم. وی افزود: روز حادثه کرم با من تماس گرفت و خواست تا برای حل اختلافاتمان به محل قرار بروم که من همراه 2 تن از برادرانم به محل رفتم که کرم با دیدن ما و در حالیکه با 2 تن از دوستانش منتظر بودند ناگهان و بدون هیچ مقدمه ای پا به فرار گذاشتند و بعد از دقایقی کرم با من تماس گرفت و خواست منتظرش بمانم. فریبرز ادامه داد: پس از 40 دقیقه، کرم سوار بر خودروی سمندی به محل آمد و شروع به تیراندازی کردند که ابتدا گفتن کرم همراه مامور است که پا به فرار گذاشتیم سپس شنیدیم کرم تیراندازی می کند که به سمتش حمله کردیم. وقتی درگیری ما شروع شد یک مامور که همراه آنها بود با تهدید اصرار داشت که جلو نرویم و این در حالی بود که کرم و با یکی از دوستانمان درگیر بودند که از مامور جوان خواستیم آنها را از هم جدا کند که پای دوستم هدف گلوله قرار گرفت. در حین درگیری همسرم با من تماس گرفت و متوجه درگیری من و کرم در محل قرار شد که بعد متوجه شدیم زنم ماجرا را به بستگانم گزارش کرده و آنها برای میانجیگیری به محل قرار آمدند. فریبرز ادامه داد: در این لحظه افرادی که به صحنه درگیری آمده بودند شروع به پرت کردن سنگ به سمت مامور جوان و کرم کردند که در این لحظه موفق شدم برادرم را که هدف گلوله قرار گرفته بود سوار بر خودرو کنم وقتی به عقب برگشتم دیدم یکی دیگر از دوستانمان از ناحیه پا هدف گلوله قرار گرفته و پس از سوار کردن وی بر خودرو دیدم که کرم و مامور جوان روی زمین افتاده اند. وی گفت: به سمت آنها رفتم و از شدت عصبانیت با لگد ضربه ای به سر کرم زدم و سپس از ترس اینکه مامور جوان به سمت ما تیراندازی نکند اسلحه اش را برداشته و در همان فضای سبز جاساز کردم و همگی از محل فرار کردیم و نمی دانم ضربه سنگ چه کسی باعث مرگ کرم شده است. این قاتل فراری که از همان زمان فرار برای خودش وکیل گرفته است گفت: پس از فرار با پلیس تماس گرفتم و محل پنهان کردن اسلحه را به آنها گفتم و در این مدت از ترس اینکه مرگ کرم را گردن من بیندازند فراری بودم. بنابر این گزارش ، بازپرس مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 100 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد تا مامور پلیس که در این ماجرا حضور داشته با متهم مواجهه حضوری قرار گیرد. رکنا