مجتبی پورمحسن
۱۳۹۵/۰۵/۰۳ ۰۵:۱۰ چاپ
گیل خبر/ مجتبی پورمحسن خانم ایران درودی نقاش برجسته کشورمان، در شرح آنچه در بیمارستان بر او گذشته، گفته است: با اتفاقی که برای زنده یاد عباس کیارستمی رخ داد، هر آدمی می ترسد با پای خود به بیمارستان برود و با مشکل خاصی مواجه شود. در تمام این مدت نیز تأکید می کردم که من مشکل خاصی ندارم. هفته پیش نیز پرویز جاهد، منتقد سینمایی مقیم لندن در صفحه فیسبوک خود نوشت که در مسیر معاینات پزشکی اش مضطرب شده و نهایتا برای پزشک معالجش داستان مرگ غم انگیز کیارستمی را تعریف کرده است و آخر هم گفته مشکلی نیست، درد پیری است. هفته گذشته از دوست پزشکم که متخصص دستگاه گوارشی است، شنیدم بعد از مرگ کیارستمی، آمار بیمارانی که بدون هیچ مشکلی به مطب او مراجعه کرده اند، افزایش قابل توجهی داشته است. گویا همه آنها فکر می کردند ممکن است قربانی قصور پزشکی شوند؛ خب حق دارند. همان طورکه پزشک متخصص، بزرگ ترین فیلم ساز ایران را روی تخت رها کرده و پی کارش رفته، چرا این احتمال وجود نداشته باشد که پزشکی دیگر سهوا تشخیص غلط بدهد؟ این سه پاراگراف را برای این ننوشتم که نوشته ای بر انبوه نوشته هایی که در سوگ کیارستمی آمیخته با خشم نسبت به پزشک معالج نگاشته شده اند، بیفزایم. این موضوع بغرنج دریچه ای به یک حقیقت تلخ دیگر در جهان امروز است. در یک ساعت منتهی به نگارش این یادداشت، خبرها و گزارش هایی که از رسانه های مختلف (تلگرام، سایت های خبری، تلویزیون و شبکه های ماهواره ای خانه همسایه) به چشم و گوش من رسیده اند، اینها هستند: دستگیری 10 هزار نفر در ترکیه، جزئیاتی جدید درباره تروریستی که 84 نفر را در نیس کشت، فیلم ذبح کودک داعش توسط داعش، واژگونی اتوبوس دانش آموزان، کشف جسد 17 مهاجر در دریای مدیترانه و... . 24 ساعت شبانه روز، خبرهای بد مدام به گوش ما می رسند. اگر می گویم 24ساعته، به این دلیل است که خواب های ما نیز تحت تأثیر این همه خبرهای بد غالبا آشفته است و با پیشرفت جهان مدرن، انسان آماج خبرهای ریز و درشت است. این موضوع اگرچه در غرب از دهه 1970 نمود پیدا کرد، در کشور ما با از بین رفتن موانع ارتباطی در سال های اخیر عینیت یافته است. اگر بشر از زمان آغاز نسلش دنبال آگاهی بود، اگر خبر و خبررسانی زمانی آگاهی محسوب می شد، این آگاهی به جای اینکه کمکی به حال انسان کرده باشد، مثل خوره روح انسان را خورده و در او اضطراب، ناامیدی و رنج تولید می کند. کافی است امتحان کنید و به تبعیت از مجلات الکی خوش سبک زندگی، روز را با یک صبحانه دلچسب و ذهنی آماده مثبت دیدن و از این جور حرف های خیالی آغاز کنید، شرط می بندم تا نیم ساعت بعد خبر بد از راه می رسد، اگر هم نرسید، از خانه که خارج می شوید خیلی زود با صحنه ای رقت بار مواجه می شوید یا حوادثی را می بینید که خبرساز می شوند. تا قبل از اینکه خبر مثل نان شب برای مان واجب شود، دکتر ها جراحی می کردند و با قصور هم نهایتا بیمار به سرای ابدی می پیوست و گریه و زاری و تدفین و سوم و هفتم و بعد هم خاطره و افسوس. قبلا هر جای دنیا اتفاق ها می افتادند و ما هم بی خبر از آنها، نهایتا از مرگ اقوام و دوستان آزرده خاطر می شدیم. اصلا خبردار نمی شدیم داعش چه جنایات هولناکی مرتکب می شود، دیو قصه های ما هیچ شباهتی به داعش نداشت که از مادری بخواهد دستش را با خون فرزند چهار ساله اش که به دست داعشی ها سر بریده شده، بشوید. لابد شنیده اید که می گویند بشر به ناکجاآباد می رود و داعش و بقیه خونخواران قبلا نبودند؛ نخیر! بودند، خوب هم بودند فقط ما اطلاع نداشتیم. حالا خبر و زهری به نام حقیقت زجرمان می دهد، ما را با خودمان روبه رو می کند و به نابودی می کشاند. گیلان امروز پایگاه گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.  
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code