اختصاصی گیل خبر/ مراسم تودیع و معارفه سرپرست هلال احمر استان گیلان با وجود اعتراضات گسترده به غیر بومی بودن وی از سوی نمایندگان ، مدیران استانی و نهادهای مردمی روز دوشنبه برگزار شد. هرچند سرپرست جدید با اعلام این که از مادری گیلانی زاده شده اینگونه القاء کرد که خودش را جدا از مردم گیلان نمی داند ، با این حال ظاهرا سخنان روز معارفه اش مشخص بود که آخرین حضور ماموریتی وی در گیلان به حوادثی چون زلزله رودبار برمی گردد که در آن دوره هلال احمر ماموریت ملی پیدا کرده بود. به هر صورت در رابطه با این انتصاب پرحاشیه چند نکته حائز اهمیت است: یک- این انتصاب برخلاف نظر اکثریت مجمع نمایندگان گیلان شکل می گیرد. باید توجه داشت وقتی مجموعه نمایندگان استان فارغ از جناح بندی سیاسی بریک موضع متحد می شوند می توان نظرات مردم را در این نظر دخیل دانست و آن را نشات گرفته از آرای مردم گیلان خواند. به واقع نیز مردم گیلان از این همه حضور مدیران غیربومی در سطح استان به ستوه آمده اند. امری که در بسیاری از استان ها همچون آذربایجان شرقی و غربی، اصفهان و حتی مازندران به ندرت دیده می شود. فارغ از این که تقسیم بندی قومیتی محل اشکال است این سوال به ذهن متبادر می شود که چرا تنها برای استان هایی چون گیلان این مسائل دیده می شود. اگر قرار باشد قومیت در انتخاب مدیران نقشی نداشته باشد چرا در استان های دیگر این مساله رعایت نمی شود. چگونه است که از استان های همجوار نه تها برای ما مدیر می آورند بلکه چندسالی است که شاهد هستیم حتی منتقد نما و خبرنگار نیز از همین استان ها به دیار گیلان می آیند و از آسفالت گرفته تا تعیین استاندار و نماینده مجلس برای ما تعیین تکلیف می کنند. چرا مدیران گیلانی این چنین کم در استان های دیگر حضور دارند؟ اگر بحث شایستگی سالاری است یعنی از میان میلیون ها گیلانی نباید این استان از سهم تقریبا مساوی همچون دیگران در استان های دیگر بهره برد؟ دو- متاسفانه یا خوشبختانه معارفه ای انجام گرفته و هرچند نظر مجمع نمایندگان و مدیران استان و مردم چندان وقعی گذاشته نشده اما به هر صورت این کار غیرقانونی نیست و به عنوان حق مدیریت اجرایی کشور باید به هر صورت مورد احترام قرار گیرد. از آنجا که حکم مدیرفعلی به عنوان سرپرست معرفی شده است این انتظار می رود که در این چند ماهه حکم سرپرستی، بیلان کار وی مورد ارزیابی نمایندگان مجلس قرار بگیرد. امیدواریم حداقل سرپرست فعلی به مانند مدیران غیربومی دیگر نباشد که به همراه خود اکیپی از همشهریان خود را نیز همراه می کنند که نمونه اش را در مورد استاندار سابق گیلان دیدیم که گروهی از هم استانی های خود را در استانداری گیلان منصوب کرده بود. خوب است که خدمت به سرزمین مادری جناب سرپرست به التقاطی با خدمت به سرزمین پدری دچار نشود که در آن صورت بحران عظیم تری به وجود می آید. گام بعدی نمایندگان استان در عین تعامل با چنین سرپرستی می تواند این باشد که ارزیابی کنند که وی تا چه حد توانسته شایسته سالاری و خدمت رسانی به مردم را در بین مجموعه مدیریتی هلال احمر گیلان به وجود بیاورد یا این که آن جا را به پاتوقی برای همشهریان خود در آورده است. سه- اتحاد اکثریت نمایندکان در مخالفت با انتصاب مدیرکل غیربومی نشان داد که در گیلان نیز می توان همه نمایندگان را بر روی هدفی واحد ( هرچند سلبی) متحد کرد. هرچند در این بین نیز خودرایی ها و منم منم هایی دیده می شود، ولی نفس اتحاد شکل گرفته مثبت و امیدوار کننده به نظر می رسد. امید است که در چهارسال آینده نیز شاهد آن باشیم نمایندگان گیلان در مسائل کلان استانی در کنار یکدیگر قرار گیرند که مهم ترین عامل رسیدن به توسعه استان از طریق مجلس در همین اتحاد نمایندگان خلاصه می گردد. چهار- باید فضایی فراهم شود که برای مجموعه اجرایی، اولویت در استان گیلان انتصاب مدیر بومی باشد. از همین جهت باید هرچه بهتر در شناساندن مدیران اجرایی بومی همسو با دولت کوشش بیشتری شود و این گونه نباشد که مدیری را که در استان خود برکنار کرده اند به استان گیلان تحمیل کنند. شاید اگر در معرفی و شناخت گیلانی ها توجه بیشتری از سوی استان می شد چنین اتفاقی نیز نمی افتاد. هرچه است باید جلوی بهانه ها را گرفت و این گونه نباشد که هم برای گیلان مدیر تحمیل کنند و هم به ما کارشناس که کدام مدیر را به دستور آن ها منصوب کنیم.