به گزارش گیل خبر ، اگر مصالح در اختیار بنا نباشد، اگر رنگ در اختیار نقاش قرار نگیرد یا اگر چوب به نجار ندهید، چطور می توان انتظار داشت که این افراد، بهترین عملکرد شغلی شان را به نمایش بگذارند. درواقع، حرف حساب این است که زمانی می توان از فردی انتظار داشت که در کار و حرفه اش خوش بدرخشد که تجهیزات و امکانات لازم برای انجام آن کار در اختیارش قرار بگیرد. نخبه ها هم جدا از این قاعده نیستند. کار اصلی آنها فعالیت مغزی و نوآوری است ولی برای انجام این کار باید حداقل امکانات لازم در اختیارشان قرار بگیرد. مثلا نمی توان انتظار داشت یک فرد نخبه با حقوق 500 هزار تومان در ماه، دغدغه مالی نداشته باشد یا همه فکر و ذکرش به ایجاد خلاقیت در کارش، معطوف شود. یا مثلا نمی شود انتظار داشت یک نابغه شیمی با یک آزمایشگاه غیرمجهز، بتواند حداکثر خلاقیتش را شکوفا کند. همه این مشکلاتی که به عنوان مثال از آنها صحبت کردیم، دغدغه بسیاری از نخبگان کشور است؛ افرادی که آینده سازان این کشور هستند ولی گاهی به دلیل بی توجهی به نیازهای مالی و علمی شان، بار سفر می بندند و از کشور خارج می شوند. البته نمی شود همه را با یک چوب زد و گفت هر نابغه ای که از کشور می رود، به دلیل نبود امکانات پژوهشی و بی توجهی مالی از کشور رفته است؛ همیشه افرادی پیدا می شوند که به اصطلاح «عشق خارج» هستند و اگر بهترین امکانات هم در اختیارشان قرار بگیرد، باز هم سودای رفتن را در سر می پرورانند. اما اگر بخواهیم واقع بینانه و منصفانه به این موضوع نگاه کنیم، اغلب افراد نابغه ای که از کشور مهاجرت می کنند، به دلیل کافی نبودن زیرساخت های علمی و کم توجهی به نیازهای دانشمندان، عطای ماندن در کشور را به لقایش بخشیده اند. تعداد این افراد هم کم نیست، براساس گفته های مسئولان وزارت علوم، سالانه 150 هزار نفر از نخبگان (البته منظور از نخبه در اینجا افراد با تحصیلات بالای دانشگاه است) ایران، کشور را ترک می کنند و به همین دلیل، سالانه 150 میلیارد دلار از سرمایه کشور، سوخت می شود. یعنی اگر نخبه ای که نظام آموزشی کشور، کلی برای پرورش او هزینه کرده است، بخواهد از کشور برود، با این کار دو ضرر عمده متوجه کشور می شود؛ از یک سو هزینه های تحصیل او طی سال های متوالی، غیرقابل بازگشت می شود و به هدر می رود و از سوی دیگر، سود و منفعتی هم که اقتصاد کشور می توانست از حضور آن فرد نخبه به دست بیاورد، از بین می رود. البته داستان فرار مغزها فقط مختص کشور ما نیست و در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته، پدیده مهاجرت نخبگان وجود دارد. در این کشورها هم سالانه شمار زیادی از شخصیت های برتر علمی، جذب کشورهای ثروتمند و توسعه یافته می شوند و رسما از چرخه تولید علم و ثروت در کشور زادگاهشان، بیرون می روند. گردش مغزها چیست؟ بدیهی است که ایده آل ترین راه برای جلوگیری از فرار مغزها، فراهم کردن شرایطی برای ماندن دائم فرد نخبه در کشور است. یعنی چنان وضع رفاهی و علمی در کشور ایجاد کرد که فرد نخبه به طور خودخواسته از سفر به دیگر کشورها امتناع کند. اما این روش برای کشورهای در حال توسعه ای که فعلا توان رقابت علمی با کشورهای توسعه یافته را ندارند، قدری آرمان گرایانه است. در حقیقت، شما هر چقدر هم تجهیزات علمی تان را به روز کنید و تسهیلات خوبی هم در اختیار فرد نخبه قرار دهید، باز هم محافل علمی کشورهای توسعه یافته، جاذبه زیادی برای کارکردن نخبگان دارد. در چنین اوضاعی است که پدیده گردش نخبگان مطرح می شود. در این روش گفته می شود که اگر قادر نیستیم فرد نخبه را برای همیشه در داخل کشور نگه داریم، ولی حداقل می توانیم به طور مقطعی و دوره ای از دستاوردهای علمی او استفاده کنیم. در این شیوه، امکانات و تسهیلاتی در اختیار نخبه های خارج نشین قرار می گیرد تا بتوانند با فراغ بال و بدون دغدغه به داخل کشور سفر و دستاوردهای علمی شان را منتقل کنند؛ در عین حال، فرد نخبه نیز هر زمانی که دوست داشته باشد، می تواند دوباره به خارج از کشور برگردد و ناخودآگاه همین سفرهای متعدد نخبگان باعث می شود کشور از توان و دانش نخبگان مقیم خارج از کشور، بی بهره نماند. باید زمینه برگشت فراهم باشد در پدیده گردش مغزها، نخبه مقیم خارج از کشور می تواند به ایران مسافرت کند و علاوه بر تدریس پاره وقت در دانشگاه های داخل، در طرح های علمی، پژوهشی و دانش بنیان ایران نیز حضور داشته باشد. حسن تاجیک، استاد دانشگاه گیلان و رایزن سابق علمی ایران در حوزه کشورهای جنوب شرق آسیا به جام جم می گــــــــوید: گردش مغزها در درجه اول مستلزم این است که ما امکانات لازم را برای حضور نخبگان خارج از کشور فراهم کنیم. به اعتقاد او، باید متناسب با تجربه و تخصص استادانی که به داخل کشور سفر می کنند، تجهیزات و امکانات مهیا کنیم تا ماندن در ایران برای آنها جاذبه داشته باشد و حتی از طریق گردش مغزها، می شود رفته رفته برای حضور دائم نخبگان در داخل کشور، برنامه ریزی کرد. رئیس سابق دانشگاه ملی خلیج فارس هشدار می دهد که نباید طرح گردش مغزها، باعث شود بار مالی به کشور اضافه شود، بلکه نخبه ای که به داخل کشور سفر می کند، باید متخصص و کارآفرین باشد و حتی به اقتصاد کشور کمک کند؛ نه این که مثل بسیاری از نخبگان مقیم ایران با آنها برخورد کنیم. هم اکنون نخبگان ایرانی مقیم داخل که به عنوان نخبه شناخته شده اند، بسیاری از آنها به باور تاجیک، نه تنها منفعتی برای اقتصاد و صنعت کشور ندارند، بلکه هزینه اضافی بر سیستم اداری ایران تحمیل می کنند و از همین روست که این استاد دانشگاه تاکید دارد که نباید مدل شناسایی نخبگان داخلی و نحوه برخورد با آنها در پدیده گردش مغزها، تکرار شود. اداری بازی را کنار بگذاریم فرض کنید یک نخبه ایرانی مقیم خارج از کشور دوست داشته باشد به طور موقت در یکی از طرح های دانشگاهی ایران، همکاری کند، اما معمولا سازوکار تعریف شده و کم دردسری برای جذب این نخبه ها وجود ندارد و بسیاری از آنها نمی دانند چگونه و از چه سازوکاری پیشنهاد خود را مطرح کنند. این مشکل، یکی از عمده پاشنه آشیل هایی است که رئیس دانشگاه زنجان به آن اشاره می کند. محسن افشارچی در گفت وگو با جام جم خاطرنشان می کند: یک فرد نخبه مقیم خارج از کشور، از حجم عظیم اداری بازی های ما می ترسد و می داند معمولا درخواست همکاری او با مجامع علمی داخل کشور، در مسیرهای اداری پرپیچ و خم گرفتار می شود. به همین دلیل، خیلی از آنها به​دلیل همین مشکل ساده، از همکاری با دانشگاه های ایران، امتناع می کنند. این استاد دانشگاه بر این باور است که اغلب نخبگان مقیم خارج از کشور، برای به دست آوردن پول بیشتر به ایران نمی آیند، بلکه اگر با آنها مراوده داشته باشیم، تجهیزات کار پژوهشی را در اختیار آنها بگذاریم و برای ادامه همکاری آنها، قوانین اداری دست و پاگیر وضع نکنیم، خیلی از آنها علاقه مند هستند که به ایران سفر کرده و در طرح های علمی ما مشارکت کنند. تشکیل یک شبکه فراگیر به منظور ثبت نام استادان علاقه مند همکاری با ایران، پیشنهادی است که افشارچی برای جذب نخبگان خارج نشین مطرح می کند. به گفته او، اگر سایت مرجعی وجود داشته باشد تا استادانی که علاقه مند همکاری با مجامع علمی ایران هستند، بتوانند راحت در آن ثبت نام کنند، این کار موجب می شود هم مدیریت بهتری برای تقاضاهای این چنینی داشته باشیم و هم کشور از ظرفیت های علمی خودش، استفاده کند. خاطره جالبی که افشارچی از مشابه چنین شبکه هایی نقل می کند، به چند سال قبل برمی گردد. در یک سایت علمی، دانشمندان ایرانی در هر کشوری که زندگی می کردند، می توانستند برای ایراد سخنرانی علمی در دانشگاه های ایران، ثبت نام کنند که این کار با استقبال خوب دانشمندان ایرانی مواجه شد. رئیس دانشگاه زنجان می گوید اگر مشابه همین کار را برای مشارکت در طرح های علمی یا تدریس در دانشگاه های ایران، راه اندازی کنیم، مطمئن باشید آمار گردش نخبگان در ایران، افزایش می یابد. تجربه بسیاری از کشورهای توسعه یافته مثل چین هم نشان می دهد این کشور نیز در ابتدای راه، برای بازگشت نخبگان به داخل کشور از همین روش گردش نخبگان استفاده کرده است. این رویکرد علمی در کشور چین، کارساز بود؛ به گونه ای که فرآیند گردش نخبگان در این کشور، مقدمه ای برای بازگشت دائمی نخبگان چینی و حتی ورود نخبگان غیرچینی شد. حالا پس از توسعه یافتگی کشور چین، شرایط به گونه ای است که بسیاری از نخبگان علمی کشور چین، محلی بهتر از کشورشان برای ادامه فعالیت های علمی سراغ ندارند. برنامه وزارت علوم برای عملیاتی کردن گردش مغزها روند فرار مغزها در سال های اخیر، مسئولان وزارت علوم را هم مجاب کرده که نسبت به موضوع گردش مغزها، توجه بیشتری داشته باشند. بتازگی قائم مقام وزیر علوم در امور بین الملل نیز به ایسنا خبر داده که اهداف طرح های برنامه ریزی شده در وزارت علوم در جهت حرکت فرار مغزها به سمت گردش مغزها است. به اعتقاد حسین سالارآملی، هر ایرانی که در خارج از کشور بتواند یک طرح تحقیقاتی با دانشگاه های داخل داشته باشد یا بتواند به طور متوالی در دانشگاه های کشور تدریس کند، می تواند حرکت فرار مغزها را به سمت گردش مغزها ترسیم کند. بانک اطلاعاتی استادان ایرانی خارج از کشور نیز تشکیل شده و سالارآملی خاطرنشان می کند: 12 هزار ایرانی برجسته خارج از کشور در بانک اطلاعاتی ما وجود دارند و سعی داریم از این ظرفیت ها بخوبی استفاده کنیم. البته نباید فراموش کرد که تهیه بانک اطلاعاتی از استادان ایرانی مقیم خارج از کشور به تنهایی نمی تواند موجب ارتقای فرآیند گردش نخبگان شود، بلکه این بانک اطلاعاتی فقط در شرایطی می تواند مفید واقع شود و به کار گردش مغزها بیاید که تعامل بین مسئولان و استادان مقیم خارج دو طرفه باشد. یعنی استاد دانشگاهی که نامش در فهرست بانک اطلاعاتی استادان ایرانی مقیم خارج از کشور وجود دارد، بتواند براحتی با فضای دانشگاهی ایران ارتباط برقرار کند و با مسئولان آموزش عالی کشور در ارتباط باشد. فقط با چنین تعامل دوسویه ای است که استاد ایرانی می تواند از نیازهای علمی کشورش آگاه باشد و با دلسوزی و تعهد در جهت رفع این کمبودها گام بردارد./تابناک