اختصاصی گیل خبر/ گیلان از گذشته مهد اندیشه تمدن به شمار می رفته است و در تمامی جنبش های فرهنگی و اجتماعی همیشه از پیشگامان بوده است و صاحبان اندیشه و عالمان دانش اثری مثبت بر شکوفایی و پویایی فضای اجتماعی و دانش پروری آن داشته اند. این یادداشت سعی بر آن دارد که به بهانه ی دوازدهم مرداد سالگرد ارتحال فقید سعید زنده یاد مهندس شمس الدین علمی غروی بنیانگذار سندیکای کارخانجات چای شمال کشور یادآوری گوشه ای از مجاهدت ها و تلاش این اسوه خستگی ناپذیر را در صنعت چای کشور بیان کند. مهندس شمس الدین علمی غروی تنها فرزند ذکور حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ اسحاق علمی غروی، از مبارزین انقلاب مشروطیت بود که سال های زیادی ریاست مدرسه ی سپهسالار تهران را نیز برعهده داشت، وی یکی از نوادگان حضرت آیت الله العظمی حاج میرزا حبیب الله املشی (مرجع تقلید شیعیان جهان اسلام در دوران قاجاریه) بود. در سال 1298 هجری شمسی در شهر مقدس نجف اشرف به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتی را به دلیل مهاجرت پدرش در تهران گذراند در ابتدا به طلبگی روی آورده و تا سن پانزده سالگی به تحصیل علوم دینی و اسلامی پرداخت اما سپس از ادامه آن منصرف گردید. وی در سن نوزده سالگی موفق به اخذ مدرک دیپلم شد و سپس وارد دانشگاه گردید و در رشته تحصیلی راه و ساختمان دانشگاه تهران به اخذ مدرک مهندسی نائل شد. پس از فراغت از تحصیلات عالیه به استخدام وزارت راه درآمد و مدتی ریاست اداره ی راه و ترابری استان گیلان را در اختیار داشت. غروی تسلط کامل به زبان های فرانسه- انگلیسی- آلمانی و عربی داشت و در دوره ی هفدهم مجلس شورای ملی از شهر لاهیجان و لنگرود و رودسر نامزد نمایندگی مجلس شورای ملی شد و با رقابت شدید میان ایشان و آقای عبدالرضا آزاد به وکالت مردم لاهیجان و لنگرود در دوره ی هفدهم انتخاب گردید.مهندس شمس الدین علمی غروی هفدهمین دوره ی مجلس شورای ملی در تاریخ 17 اردیبهشت ماه 1331 خورشیدی افتتاح شد و در حالی که از 136 کرسی نمایندگان فقط 79 کرسی آن دارای نماینده بود آغاز به کار کرد. در زمان نمایندگی مجلس شورای ملی در دوره ی هفدهم از جمله فعالیت های سیاسی و اجتماعی نامبرده بررسی و حل مشکلات مربوط به چای کاران بود. و تقریبا و در اکثر جلسات مجلس موضوع چای توسط ایشان دنبال می شد. یکی از نامه های ایشان خطاب به دکتر محمد مصدق در مورد مشکلات کشاورزان چای به شرح ذیل بوده است: "با توجه به این که اکثریت کشاورزان چای کار گیلانی در باغات چای مشغول به کار هستند و با اینکه مصرف سه سال چای کشور تامین شده است با تعقیب قاچاقچیان چای خارجه به کشور باعث شوید که کشاورزان زحمتکش نسبت به سرنوشت خود نگران نبوده و چای های داخلی که از لحاظ طبخ و طعم بالاتر از چای خارجی است مورد مصرف قرار گیرد و برای آنکه بازرگانان ارز از کشور خارج ننمایند واردات چای ممنوع و چای ساخت ایران مصرف گردد. جناب آقای دکتر مصدق راضی کردن چند تجار وارد کننده که بیش از پنجاه سال رمق ملت را مکیده و باعث عقب ماندگی بوده اند دشمنی مسلم با حیات تمامی کشاورزان چای کار شمال کشور است. از دولت ملی شما بذل توجه به حقوق کشاورزان چای کار ملت محروم را دارم." در زمان نخست وزیری دکتر محمد مصدق با مساعدت و پیگیری های شبانه روزی مهندس غروی تمامی کشاورزان شمال کشور دست به ایجاد باغات چای زدند و چای کاری رواج ویژه پیدا کرد. پس از آنکه صنعت چای توسط مرحوم کاشف السطنه به ایران آورده شد چای کاری در مملکت رواج چندانی نداشت و هرکسی نمی توانست چای بکارد جز آنکه از متمکنین و مالکان خوش نام و متمول باشد. یکی دیگر از موضع گیری ایشان در مورد تجارت بازرگانان جنوب ایران بسیار جالب توجه و خواندنی است: "درتاریخ ،بازرگانان جنوب ایران در پرتو سعی و مجاهدت کشاورزان گیلانی به ثروت و معروفیت رسیدند. این بازرگانان اقدام به صادر نمودن انواع برنج- توتون- ماهی- ابریشم- غلات- فندق- کنف- مرکبات- چای نمودند و با این کار وزنه ی اقتصادی کشور را در دست گرفتند و این مجاهدت و فعالیت کشاورز گیلانی است که در یک منطقه با خاک کوچک که شاید کمتر از نصف لارستان در جنوب ایران باشد و با فعالیت خستگی ناپذیر درمدت کوتاهی توانستند علاوه بر دویست کارخانه بزرگ برنج کوبی- چای سازی- ابریشم- توتون- کنف- روغن کشی ، هزاران کارخانه کوچک دیگر را دائر نمایند. آقایان بازرگانان جنوب اگر نوبتی هم باشد پنجاه سال شما از یک ممر غیر شرعی چای خارجه را وارد و ارز و طلا و سرمایه ی کشور را به خارج فرستاده و استفاده سرشار کردید. بگذارید پنج سال هم کشاورزان شمال با استفاده از چای بنیه ی ضعیف اقتصادی خود را تقویت نمایند و خدمتی بزرگ به جامعه کشاورزان چای کار شمال ایران ایجاد شود." به دنبال درگیری دکتر محمد مصدق با مخالفان، وی در 12 مرداد 1332 طی رفراندومی دوره هفدهم مجلس شورای ملی را منحل و شروع انتخابات دوره هجدهم را موکول به اصلاح قانون انتخابات نمود. مهندس غروی پس از کودتای 28 مرداد 1332 از صحنه ی سیاست کناره گیری نمود و به کار کشاورزی، (چای کاری و مرکبات) و احداث کارخانه ی چای سازی در املش پرداخت. سندیکای کارخانجات چای شمال تنها تشکل صنفی کارخانجات چایسازی ایران است. این سندیکا در سال 1341 به وسیله مهندس شمس الدین علمی غروی و 11 صاحب کارخانه چایسازی دیگر تاسیس شد. مقر این سندیکا هم اکنون در شهر لاهیجان است. از آن پس به بعد مهندس غروی حامی سرسخت و بی مدعای سندیکای کارخانجات چای شمال شد. وی با نامه نگاری های متعدد و پیگیری های مستمر توانست جایگاه گمشده ی صنعت چای را که بیش از هشتاد سال به فراموشی سپرده شد احیا نماید و به طور یقین یکی از مدافعان سخت کوش در امور حقوق کشاورزان چای کار در منطقه محسوب می شد. پیگیری ها و نامه های مختلفی جهت احقاق حق کشاورزان چای کار و کارخانجات چای سازی در زمان مسئولیت ایشان به عنوان رئیس سندیکای کارخانجات چای شمال کشور حکایت از این ادعا دارد. حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان، ایجاد طرح بنیادی چای سازی، پیگیری حقوق کسبی و مشروع چای کاران، جلوگیری از انعقاد و قراردادهای تحمیلی به کارخانجات چای، پیگیری مصوبه ی شورای اقتصاد در مورد اجرت چای خشک در سال 1365، پیگیری موضوع اخذ عوارض از کارخانجات خارج از محدوده شهر، موضوع پرداخت سه درصد عوارض به شهرداری ها جهت عمران و آبادی شهر، موضوع واگذاری کارخانجات شرکت سهامی به سازمان چای، پیگیری موضوع خارج شدن صنعت چای از دایره ی شمول لایحه مشمول کمک و مساعدت دولت به کارگاه های صنعتی، پیگیری ردیف بودجه در مورد کارخانجات چای با سازمان برنامه و بودجه، پیگیری ازدیاد نرخ ساخت چای، و همچنین مکاتبات اداری مستمر به نخست وزیری وزرای بازرگانی، استاندار، و تمامی افراد ذی صلاح اداری از فعالیت های ایشان می باشد. وی اعتقاد راسخ داشت که افزایش تولید چای و بهبود کیفیت و احیای و توسعه باغات چای، کشور را از ورود چای خارجی بی نیاز میکند. همچنین انتخاب مشاورین و معاونین صدیق و دلسوز و مجرب در سیستم مدیریت چای کشور می تواند راه گشای مشکلات این صنعت باشد. مهندس غروی یکی از مطلعین و محققین در امور مطالعاتی چای بود. در یکی از تحقیقات وی آمده است: "صنعت چای کشور را با صنعت برنج کشور مورد مقایسه قرار داده و اشاره دارد که آمار در چهل سال گذشته مقدار تولید برنج پاک و خالص چهارصد برابر افزایش را نشان می دهد در صورتی که در طی همین مدت صنعت چای بین پنجاه تا شصت برابر افزایش تولید داشته است که این نشانه ی شکست این محصول استراتژیک در ایران است و یکی از دلایل مهم افزایش تولید و تنزل کیفیت فقط برای امرار معاش کارخانجات چای است نه مدیریت صحیح سازمان چای!عدم اعطای مجوز چای خارجی و آشنایی تدریجی مردم و تشویق به مصرف چای داخلی و توضیح در مورد عوارض استفاده از چای خارجی از جمله راه های پیشرفت این محصول می باشد. حدود 58 هزار خانوار مقدار 35 هزار هکتار از باغات چای را به زیر کشت می برند که می توان به طور متوسط برای هر خانوار 6 هزار متر چای کاری در نظر گرفت که این آمار نشانه ی خوبی از نظر چای کاری می باشد که نتیجه ی خوبی را در آمار در تئوری نشان می دهد. در صورتی که وضعیت مالی و اقتصادی خانواده ی کشاورز چای کار بسیار ضعیف و شکننده می باشد. مشکلات عمده ی چای از جمله خرده مالکی کمبود سرمایه نرخ پایین خرید تضمینی برگ سبز چای به کشاورزان و عدم حمایت صحیح و اصولی سازمان چای از تولید کنندگان و کارخانجات چای سازی باعث گردید که امروزه مقدار یکصد هزار تن چای قاچاق به کشور توسط دست های پنهان ضربه ای سهمگین به این صنعت وارد نماید." وی در تاریخ 12 مرداد 1370 در منزل مسکونی خود واقع در تهران به همراه همسر حاجیه خانم کلثوم صوفی و خدمتکار خود به طور مشکوکی به قتل رسید. روحش شاد و یادش گرامی مزدا صوفی